سراوان هوشک lux48

انواع مقاله .نرم افزار تم بازی موبایل و کامپیوتر و مطالب سودمند ومفید

سراوان هوشک lux48

انواع مقاله .نرم افزار تم بازی موبایل و کامپیوتر و مطالب سودمند ومفید

تربیت جسمی و جنسی

     زندگانی عبارت از کشمکش دائمی و مستمر با محیط و مبارزه برای شناختن محیط و استفاده از آن میباشد . در این رهگذر عقل و جسم هر یک وظیفه و نقش جداگانه ای را ایفاء مینمایند .

     بدن وسیله ارتباط فکر و دماغ انسانی با اشیاء خارجی است ؛ بوسیله بدن ، عقل و مغز میتوانند وظائف خود را در شناختن محیط و اصلاح و یا تغییر آن - برای آسایش و رفاه افراد بشر- انجام دهد . بنابراین بدن - که ابزار مغز است - باید بوسیله تعلیم و تربیت تقویت گردد . و اگر ما اعمال بدن را از اعمال فکری و مغز جدا بدانیم ، و بین اعمال جسمانی و عقلانی ارتباطی قائل نباشیم ، بی شک ، در مفهوم تعلیم و تربیت دچار اشتباه شده ایم . یونانیان قدیم که میگفتند « ژیمناستیک برای تحریک و برانگیختن جنبه روحی طبیعت انسان است ، نه برای کسب زور و قوت بدن که ناظر به همین اصل و حقیقت است . کسانی مفهوم واقعی تعلیم و تربیت را درک میکنند که میان عقل و جسم قائل به تفکیک نمیباشند . و لذا میبینیم ، در تعالیم اسلامی به اصلاح روح و بدن و عقل و عاطفه و موازنه ی میان آنها عنایت تامی شده است ، نماز و وضوء را واجب  و فرض نموده ، و تیراندازی و شناوری و سوارکاری و امثال آنها را مستحب قرار داده است . و اصولاُ انسان را به کسب قدرت ونیروی جسمی وروحی .......

                                              نیازهای کودک

 رسول اکرم (ص) به همه ی انسانها اعلام میکند :

     همانطور که پدران ومادران ، حقوقی بر فرزندان خود دارند و فرزندان در صورت ترک آن حقوق عاق و ناخوش ونافرمان محسوب میشوند . فرزندان نیز حقوقی بر پدران و مادران دارند :

« که پدران و مادران در صورت رعایت نکردن آن عاق فرزندان میگردند »

     پدر و مادر باید تمام نیازمندیهای کودک خود را تأمین نمایند ، زندگانی کودک از زمان ولادت ، حتی بیش از آن آغاز می گردد . کودکی که به دنیا می آید دارای غرائز و تمایلات گوناگونی است ، چون او هم موجود زنده ای است که مانند هر موجود زنده ی دیگر به غذا و حمایت و بالاخره به هر چه در رشد او مؤثر است نیازمند میباشد . و چون پدر ومادر و یا مربی باید حاجات و نیازمندیهای کودک را - که حقوق مسلم اوست- بشناسند به برخی از آنها اشاره مینمائیم : [1]

 

 -  نیازمندیهای جسمانی کودک :

      نمو جسمانی کودک با فراهم آوردن وسائل مادی امکان پذیر میباشد که خواسته های بدنی او را اشباع نماید ، این رشد و نمو با غذا و بهداشت کافی و آب و هوا و مسکن و خواب واستراحت و بازی و امثال آن بدست می آید . هر کودک برحسب اختلاف سن یا حالات صحت و بیماری ، حاجات مختلفی دارد ؛ نوع ومقدار غذا و خوابی که کودک در سالهای اول زندگی بدان نیاز دارد با سالهای بعد متفاوت است . احتیاجات کودک در رشد و نمو جسمانی ، در غریزه کاوش و تمایل او به غذا تجلی میکند و رفتار او از این احتیاج حکایت مینماید . پس فرزند از نظر غذا ، حقی بر مربی و پدر دارد ، و باید از نظر غذایی نیازمندیهای کودک تأمین گردد . در تعالیم اسلامی سفارشهای زیادی در طرز تغذیه کودک شده که بخشی از این مطلب در باب دوران شیرخوارگی کودک است .  [2]

     در مورد تغذیه کودکان احادیث و روایات بسیار است ، برای اطلاع کافی در این مورد میتوان به کتابهای مذهبی و بخصوص به « بحارالانوار» مراجعه نمود .

                                                                                                                                                             

-  تعلیم ورزش به کودک - رابطه عقل و جسم :

     زندگانی عبارت از کشمکش دائمی و مستمر با محیط و مبارزه برای شناختن محیط و استفاده از آن میباشد . در این رهگذر عقل و جسم هر یک وظیفه و نقش جداگانه ای را ایفاء مینمایند .

     بدن وسیله ارتباط فکر و دماغ انسانی با اشیاء خارجی است ؛ بوسیله بدن ، عقل و مغز میتوانند وظائف خود را در شناختن محیط و اصلاح و یا تغییر آن - برای آسایش و رفاه افراد بشر- انجام دهد . بنابراین بدن - که ابزار مغز است - باید بوسیله تعلیم و تربیت تقویت گردد . و اگر ما اعمال بدن را از اعمال فکری و مغز جدا بدانیم ، و بین اعمال جسمانی و عقلانی ارتباطی قائل نباشیم ، بی شک ، در مفهوم تعلیم و تربیت دچار اشتباه شده ایم . یونانیان قدیم که میگفتند « ژیمناستیک برای تحریک و برانگیختن جنبه روحی طبیعت انسان است ، نه برای کسب زور و قوت بدن که ناظر به همین اصل و حقیقت است . کسانی مفهوم واقعی تعلیم و تربیت را درک میکنند که میان عقل و جسم قائل به تفکیک نمیباشند . و لذا میبینیم ، در تعالیم اسلامی به اصلاح روح و بدن و عقل و عاطفه و موازنه ی میان آنها عنایت تامی شده است ، نماز و وضوء را واجب  و فرض نموده ، و تیراندازی و شناوری و سوارکاری و امثال آنها را مستحب قرار داده است . و اصولاُ انسان را به کسب قدرت ونیروی جسمی وروحی وادارکرده است ویادربسیاری ازاین روایات این حقیقت را می بینیم:

    نماز که اساس آن عبادت ویک امر روحی است درعین حال و بالطبع ، یکنوع جنبش و ورزش بدنی است ، و جهاد وجنگ یکی از فرائض مذهبی است و اساس جنگاوری نیزورزش و سوارکاری ودیگر جنبشهای منظم بدنی است .حرکت وجنبش،اساس هرعمل غریزی وپایه ی وظایف حیاتی است ،وزندگی بدن منوط به حرکت آن است .انسان بی حس وحرکت مرده ای بیش نیست.پس حرکت یعنی زندگی وسکون و بی حالی یعنی بیماری و مرگ و چون دوران خردسالی اساس و بنیه جسمانی بشر راپی ریزی میکند . امام صادق(ع) میفرماید:

      «باید -مخصوصاُ- هفت سال اول زندگی کودک آزادانه به بازی و جنبش های بدنی مصروف گردد »[3]

    «زیرا علاقه ی به بازی بارزترین نشانه ممیزه بچه ها - اعم از انسان و غیر انسان - است ولی در بچه ها ی انسانی با شعف و خوشحالی و همی بی پایانی توام است . و تو هم دوره احتیاچت [4]حیاتی عالم بچگی است صرف نظر از منافع دیگری که بازی دارد اگر بخواهید کودک شاد وخرم و تندرست گردد باید فرصت بازی و جنبشهای بدنی برای او فراهم شود ».[5]

 

   از امثال انگلیسی :«کودکی را ،اگر همیشه بکار واداری و از ورزش محرومش کنی ،عاقبت احمق میشود »لذا در منطق اسلام، کودک در دوران اولیه زندگی بدای انجام بازی وورزش آزاد است . پدران  و مادران نباید برای کودکان در این دوره محیط جدی و کار ایجاد نمایند ، بلکه باید هرچه بیشتر فرصت آزادی ،جنبشهای کودکانه آنها را فراهم کنند . زیرا کودکی که در خانه و خارج آن ، در محیط جدی کوشش و کار او قاتش صرف گردد،به ارکان صحتش لطمه وارد می آید و در نتیجه فردی ضعیف و ناتوان به بار خواهد آمد . رسول اکرم (ص)فرمود اگر کسی دارای طفل خردسالی بود باید با او در جنبشهای کودکانه و حالت بچه گانه اش همکاری و هماهنگی نماید .

     و خود پیغمبر مطابق روایات معتبر با فرزندان و اصولاً با کودکان همبازی می شد . و در جنبشهای بچه گانه آنها شرکت می نمود و مقام موقعیت او مانع از تایید و تشویق از این همکاری ضروری با بچه ها نبود . برتراندراسل در مورد بازی بچه ها معتقد است که منشأ علاقه کودکان به بازی کسب نیرو و قدرت است . زیرا بازی بخصوص اگر بصورت یک ورزش ملایم باشد عملی بیهوده و مایه تلف کردن وقت نیست بلکه متضمن نتایج سودمند و فواید بزرگی است . ورزش و بازی وسیله تقویت و نمو بدن و حافظ صحت و مولد روح فعالیت است .

     و بطور خلاصه ضامن سلامتی بدن و روح و صبر و استقامت در برابر  مشکلات زندگی ،تواضع و فروتنی،نشاط و گشاده رویی و بسیاری از فضائلی است که از هیچ کتابی نمیتوان آنها را آموخت همه این مزایا در زیر سایه بازی و ورزش ،آسانی بدست می آید .

 «دوک دو ولینگتن» میگفت :موفقیت در جنگ واتر لون در میدان ورزش ایتون تهیه شده بود.» [6]

   ورزشها ئیکه در اسلام پیشنهاد شده علاوه بر فایده تقویت روحی و بدنی متضمن فوائد جدی دیگر و هدفهای عالی برای حوادث و پیش آمدهای زندگی از قبیل جنگ یا غرق شدن و امثال آنها میبا شد.

      سوارکاری و تیر اندازی (سبق و رمایه)در اسلام یکی از ورزشهای مهم است ،که بخاطر منافع و مسائل عالیه مملکت -مطابق طرزجنگ آن روز -به مسلمین پیشنهاد شده است و این ورزش در تمام کتب فقهی موقعیتی رابه نام و عنوان (باب سبق ورمایه) برای خود کسب کرده است .

   امیرالمومنین علی (ع)به پدران می گوید:

    «به فرزندن خود شناوری و تیر اندازی بیاموزید»[7]  زیرا نه تنها اینگونه ورزش عامل پیشبرد رشذ عقل و بدن است ،انسان رانیز نیرو مند میسازد و مسلمان قوی و نیرو من از مسلمان ضعیف و ناتوان در نزد خدا محبوب تر است.[8]

پیغمبر اسلام (ص)گفت :

    « در این نوع ورزش یعنی تیر اندازی و سوارکاری بیمه حیات و زندگی درهمه احوال اعم از زمان صلح و زمان جنگ است . رسو ل  اکرم ، تعلیم ورزش های لازم را یکی از حقوق کودکان بر پدران معرفی فرموده است .»[9]     آنجا که می گوید :

   « حق فرزند بر پدر - در صورتیکه پسر باشد - این است که مادرش را سرور گرداند ،ونامش رانیکو نهد ، و نوشتن را به او بیاموزد ، و او را پاکیزه نگاه دارد و فن شنا را به او تعلیم دهد ...

                                                        تربیت بدنی

      معمولاًعلماء تعلیم وتربیت می گویند تربیت بدنی عبارت ازپروراندن جسم کودک است ازآن لحاظ که بتواند به اعمال گوناگونی قیام نموده و بدن او در برابر بیماریها مقاومت نماید. پس تربیت بدنی عبارت است از فراهم آوردن وسائل مادی از قبیل خوراک و پوشاک و وسائلی است که از بهداشت کودک حمایت نموده ، و به رشد و نمواو مدد کند . وبالاخره در تربیت بدنی آنچه در بهداشت عمومی لازم است مورد نظر میباشد . ولی  باید بگوییم وقتی ما ازجسم و بدن در تربیت از نظر اسلام گفتگو میکنیم تنها عضلات و حواس و امثال آنها مورد نظر نیست بلکه علاوه برآنها تمام قوای حیاتی و زیستی که از جسم و بدن منبعث میشود و در روان اثر می گذارد،  منظور است . [10]

     در روان شناسی آزمایشی این حقیقت دیده می شود که تمام آثار نفس و روان اعم از شعور و تفکرو فعل و انفعالات انعکاس جسم وبدن است . و در نظریه فلسفی جسم فقط وعاء و ظرف نفس و روان است . ما نمیخواهیم با این دو نظریه به جدال برخیزیم لکن میگوییم میان جسم وروان ، اتصال و پیوستگی و فعل وانفعال مشترک ومتقابلی وجود دارد ، به این معنی که جسم در روان ، و روان در جسم تأثیر میکند . و چنانچه در بحث های گذشته ی این کتاب یادآور شدیم انسان موجود واحدی است که اجزاء وجودی او (جسم وعقل وروح) با هم کاملاً مرتبط اند .

     ما نمیتوانیم میان جسم و روان جدایی ببینیم ؛ چون نمیتوانیم از یک جنبش جسمانی بحث کنیم که از حد و مرز روان خارج باشد . شنیدن ، دیدن ، چشیدن ، بوئیدن ، بوسیدن ، مربوط به حواس جسمانی است ؛ ولی جدای از روان ، نمیتوانند انجام وظیفه نمایند ؛ و نمیتوانیم از این حواس بطور مستقل بحث نمائیم جز آنکه از ترکیب فیزیولوژیکی آنها نیز سخن گوئیم ؛ ولی وقتی ما از این حواس در مجال و عرصه زندگی ، گفتگو میکنیم از آن جهت است که هدفی را در نظر داریم ، و آن عبارت است از اثر خاص روانی ، که از طریق استخدام این حواس ، عائد ما میگردد ؛ دیدن بدون عبرت ، و شنیدن بدون تدبر ، و چشیدن و بوئیدن و بوسیدن بدون انعکاسی از آنها در محیط روان ، ارزشی ندارد .[11]

     و امری نیست که ما درصدد پرورش آن باشیم. خداوند متعال می فرمایند : «برای آنها دلهائی است که بدان درک نمیکنند ، و برای آنها چشمهائی است که با آن نمیبینند (عبرت نمیگیرند) و برای آنها گوشهائی است که بدان نمیشنوند (تدبر نمیکنند) آنان همچون چهارپایانند ، آنان غافل و بی خبرند »[12]

    یعنی حواس آنها وظائف روانی خود را انجام نمیدهند ، اگر چه از نظر ترکیب فیزیولوژیکی صحیح و سالم اند .

    اسلام در مور دتربیت بدنی راهنمائیهای فراوانی دارد تیر اندازی و سوارکاری و ورزش های بدنی به طور عموم، جزیی از روش های تربیت بدنی در اسلام است ، که روایاتی از رسول اکرم ( ص ) در این باب وارد شده ، و فقها اسلام ، بابی از کتاب خود را به این موضوع اختصاص داده اند . و منظور از اینگونه تربیت ، تقویم جسم و تمرین آن بر تحمل ناهمواری ها است و بهره برداری و تمتع از زندگی ، یکی از هدف های تربیت بدنی در اسلام است زیرا بدن ناتوان نمی تواند بهره ی خویش را از زندگی به دست آورد ، پیغمبر اسلام می فرمایند : برای بدن تو ، بر تو ، حقی است ( که باید آن را ادا نمایی ) .

    یعنی باید وسائل تغذیه و آسایش و بهداشت بدن را فراهم نمود و نیز ما را به بهره برداری از مزایای دنیا برای بدن دعوت می کند ، و می گوید:

     « ای پیامبر بگو : چه کسی زیوری که خداوند برای بندگان خویش بیرون آورده و آماده ساخت و روزی های پاکیزه را حرام نموده است ؟ ! بگو این نعمت ها از آن کسانی است که در حیات دنیا ایمان آوردند و ویژه آن ها در روز رستاخیز می باشد » [13]

« روزی های پروردگار خود بخورید و بهره ببرید و نعمت او را سپاس دارید .»[14]

« ای فرزندان آدم زیور خود را در هر مسجد و پرستش گاهی با خود بردارید »[15]

و امثال این آیات که صریحا ما را به اهتمام و عنایت به بدن دعوت می نماید .

     اسلام بدن و نیرو های آن را پست و ناچیز نشمرده است و دلیل رسانی آن این است که حتی در عبادات ، بدن را از حساب خارج نکرده است : وضو یک حرکت بدنی است که با مدد و جنبش روحی انجام می گیرد و منظور از وضو پاکیزگی بدن و نورانیت باطن می باشد . و نماز حرکت و جنبش بدن است و در بوقتی صحیح است که فکر انسان ، بیدار و روح او هوشیار باشد ؛ و دا ئما جسم با عقل و روح در اثنا نماز همکاری دارد ؛ همکاری حرکت با خشوع ، و همراهی باحفظ طهارت و پاکیزگی ؛و در غیر این صورت نماز باطل خواهد بود . اسلام به امور بدنی احترام می گذارد و لی بدن را به حال خود رها نمی کند . بلکه آن را تنظیم و تعدیل می نماید ، زیرا اگر امور بدنی مطلق العنان ( افسار گسیخته ) شود در هیچ حدی متوقف نمی گردد .

لزوم تعدیل غرائز و آثار سوء آزادی در ارضاء آن : [16]

     برای بقا فرد خوراک ، پوشاک و مسکن و برای حفظ نوع و تولید مثل و بقا نوع بشد ، غریزه و تمایل جنسی ، ضروری است . خداوند غریزه ی حب ذات و نوع دوستی را برای حمایت از خود و دیگران بر ضد و هر تجاوزی به بشر عنایت کرد . پس غریزه حب ذات و حسب نوع ، مهمترین عوامل و انگیزه ای است که خداوند در فطرت بشری نهاده تا برای حفظ خود و هم نوعان خود بکوشد .

     گرسنگی و تشنگی ضامن حوائج و نیازمندی های جسمی از قبیل : خوردن و آشامیدن است و رنج از سرما و گرما و دگرگونی های هوا ، ضامن سایر حوائج بدنی از قبیل پوشاک و مسکن [17]می باشد تمایلات جنسی ضامن بقاء نسل است و میل و علاقه ی شدید انسان به تمتع و بهره مند شدن از زندگانی ، ضامن پیوستگی کوشش او برای بالا بردن سطح زندگانی در تمام شئون است . عامل دیگری به نام رنج و لذت ، به این امر کاملا مدد می کند . و این دو در اساس جسم و روان دو عامل بزرگی از عوامل زندگی است

   ب) وقتی این نکات را فهمیدیم ، به خطر پنهانی این غرائز و تمایلات می توانیم پی ببریم . این خواسته ها برای حفظ و ادامه ی حیات ضروری است ؛ ولی ممکن است انسان را درمعرض انحراف و سقوط قرار دهد . هنگامی که این تمایلات آزاد باشد ، مانند اسب چموش تند رویی پیش می رود و راکب خود را درمعرض خطر قرار می دهد .

     پس در نخستین مرحله ، این غرائز ممکن است آدمی را به امراض و یا احیانا مرگ زود رس دچار نماید . و طبعا این غرائز اگر به حال خود واگذاشته شود از پیشرفت خود اشباع نمی گردد . در این وقت لذت به اسم و تمتع به رنج و عذاب مبدل خواهد شد . کسی که در خوردن وآشامیدن اسراف می کند هرگز سیر نمی شود ، بلکه دچار حالتی می گردد که نه قانع  می شود و نه احساس لذت می نماید . و کسی که از آسایش بدنی به طور اسراف آیند بهره مند است ، افزایش آسایش را درک نمی کند ، چناچه در حال خستگی و پیش از آسایش درک نمی کرد . بلکه مبتلا به کسالت و سستی گشته ، عنقریب از نشاط و جنبش عاجز می گردد .

     کسی که در امور جنسی اسراف می نماید . احساس افزایش تمتع نمی نماید بلکه دچار تمایل عصبی گشته و از آن سیر نمی شود و دائما گرسنه است و دنبال شکار تازه می گردد . و نیز کسی که در مالداری و جمع آوری آنی ، زیاده روی می کند از مال ، لذتی نمی برد و احساس افزایش لذت نمی نماید ؛ بلکه حرص او افزون تر می شود و هر چه بیشتر به دست او می رسد ، گرسنه تر است و همواره احساس می کند که بی چیز و نیازمند است .

    همچنین از نظر فطرت انسانی ، زندگی تنها تامین خواسته های بیولوژی نیست . در کنار این خواسته ها جمال و زیبایی زائد بر ضروریات زندگی به وجود دارد که تحت منطق ضرورت قرار نمی گیرد .

   یک نگاه و دید ، در هستی پهناور ، چشم بصیرت انسان را به سوی این جمال و زیبایی باز می کند انسان وقتی این شکوفه های زیبا و رنگارنگ را می نگرد این سولا را مطرح می کند که آیا این زیبایی داخل در منطق ضرورت است ؟

     اگر کسی بگوید : زنبور عسل باید از این شکوفه ها عسل بسازد . و یا احیانا نباتات وگیاهان را برالی بارور ساختن تلقیح نماید . باید گفت نسبت به زنبور ، آیا این ضرورت داشت ؟  پس زیبائی شکوفه برای زنبور ضروری نیست و تمام این هدفهای بیولوژی ممکن بود در ساده ترین شکوفه ها تکمیل گردد . حفظ حیات و زندگی ، تمام هدف زندگانی را تشکیل نمیدهد ، بلکه هدف زندگانی حفظ و پیشبرد ان است .

    انسان اشرف کائنات است و در مسیر ترقی دائمی میباشد . این امر مستلزم افزایش تمام نیروها انسانی است . همراهی و همگامی با شهوات و تمایلات ، نیروهای ذخیره شده را به تدریج از بین میبرد و اگر انسان تمام کوشش خود را در تحقق بخشیدن خواسته های حیوانی خویش مستهلک سازد ، چگونه میتواند تمدن و افکار تازه ای ایجاد نماید و به عمران و آبادانی بپردازد و عدالت و حق را اقامه نماید . [18]

     انسان مشتی از گل و در عین حال نفحه ای از روح الهی است . او چگونه میتواند با پیروی دائمی از هوای نفس و شهوت پرستی ، جنبه الهی و انسانی خود را حفظ نماید .

    به همین جهت اسلام انسان را بدست شهوات نمی سپارد ، بلکه به ضبط و تعدیل غرائز و تمایلات او میپردازد ولی آنها را در هم نمیکوبد چون سرکوفتن تمایلات منافی با روش زندگانی انسانی است .

مسأله ی غریزه ی جنسی.[19]

      مساله تربیت جنسی یکی از دشوارتین مسائل تربیتی است و درباره ی آن اظها نظرهای گوناگون صورت گرفته است که برخی ازآنها چنان سردرگم کننده و نادرست اند که نه تنها سودی نمیرسانند ، بلکه موجب انحراف و یا لطمه زدن به زندگی اخلاقی و سلامت جسمی و روانی افراد میگردد ، در چنین اظهار نظرهای انحرافی ، معمولا زندگی جنسی انسان همردیف زندگی زندگی سایر حیوانات معرفی شده است که اطفای سائقه جنسی و نتیجه آن ، یعنی زاد و ولد ، هدف آن است و هرآن گاه زاد و ولد را نیز مزاحم تلقی کرده اند ، فقط درحد پاسخگویی به یک هیجان درونی از هر طریق ممکن ، متوقف شده اند .

     البته در این میان برخی نیز معتقد شده اند که کمال انسان در گرو سرکوب کردن سائقه جنسی و خاموش شدن ان است و عدم ازدواج و ترک عمل زناشویی را یکی از فضایل انسانی و موجب تزکیه و تکمیل نفس شمرده اند

     پرداختن به ابعاد مختلف این موضوع ، خارج از وظیفه و حوصله بحث ماست ، اما به عنوان مدخل بیان یکی از « حقوق فرزندان » ناگزیریم اشاره ای هر چند به اجمال به این موضوع بکنیم که از دیدگاه اسلام ، زندگی جنسی انسان با سایر حیوانات تمایز دارد و در همین تمایز است که هدف جنسی مستقر میباشد .

 

  اسلام با آزادی کامل غریزه جنسی و بی بند وباری و ارضای آن از هر طریق ممکن ، مخالف است و ان را خارج از ضوابطی که تعیین کرده است ، خطا وگناه میشمارد و در مقابل غریزه جنسی وارضای آن را امری منفور زشت و بر خلاف فضایل انسانی نیز میشمارد و اعراض از آن را کمال نمیداند . به بیان دیگر از دیدگاه هر دو نظر خطا و زیانبار و در دو طرف افراط و تفریط قرارگرفته ،انحراف از مقتضای طبیعنت میباشد . اسلام ، راه سوم ، یعنی رعایت اعتدال را توصیه کرده وبرای هدایت صحیح غریزه جنسی و تعدیل و مهارآن ضابطه ومقرراتی وضع نموده است . از یک طرف ازدواج وتشکیل خانواده را امری پسندیده ، بلکه عبادت دانسته و به آن توصیه وتاکید کرده است و ترک ازدواج را امری ناپسند شمرده ، از طرف دیگربی بند وباری و هرگونه ارضای غریزه جنسی ر از غیر طریق ازدواج مشروع انجام بگیرد ، گناه و انحراف محسوب کرده است .[20]

     بر طبق بسیار ی از احادیث وروایات برخی از آ یات قرآ ن ، دین اسلام ارضای غریزه ی جنسی از طریق غیر مشروع را شدیداً نهی کرده وبرای آن کیفر دنیوی واخروی قرار داده است . یکی از صاحبنظران تربیت اسلامی در این باره می نویسد: « اسلام با ارضای غریزهی جنسی از طریق مشروع وبه وسیلهی ازدواج تشکیل خانواده کاملاً موافق است وآن را امری طبیعی واز لوازم زنددگی انسان می داند .

    اما اسلام به لذت جویی وعمل جنسی اصالت نمی دهد ، بلکه     آن را وسیله ای برای تشکیل خانواده وآرامش وانس خانوادگی وتولید نسل  میداند به عبارت دیگر عمل جنسی، وسیله ای است برای جذب وانجذاب مرد وزن ، تشکیل خانواده وپرورش فرزند ، به همین جهت وانحرافات جنسی شدیداً مخالفت شده است ، زیرا در انحراف جنسی گرچه ارضا هست ، لیکن این امر با اهداف وجود غریزه ی جنسی سازگار نیست . بعلاوه انحرافات جنسی غالباً دارای تبعات وآثار سوء روانی ، جسمانی واجتماعی نیز هست .».[21]

     با توجه به اهمیت موضوع ، ضرورت دارد پدران و مادران و مربیان نسبت به تربیت جنسی فرزندان عنایت داشته ، از مسائل مربوط به آن آگاهی یابند و از راههای درست و مناسب بدان اهتمام ورزند . البته یادآوری این نکته لازم است که منظور ما از تربیت جنسیی در این بحث ، پرورش و تقویت نیروی جنسی نیست ، بلکه به معنای تعدیل ، جهت دهی و راهنمایی است تا کودکان و نوجوانان امروز ، در آینده بتوانند وظیفه ی همسری خویش را بدرستی ایفاء کرده، کانون خانوادهُ آنان به چراغ عشق و تعهد روشن شود و در کنار هم به آرامش توأم با رحمت و مودّت دست یابند .

       وظیفه پدران و مادران [22]

     پیشتر گفتیم که بودن غریزه ی جنسی در وجود انسان منفور و بد نیست ، بلکه لازمه ی حیات انسانی اوست و بوسیله ی همین غریزه ، نسل باقی میماند و ارضای آن موجب التذاذ و دلگرمی و شور و شوق در زندگی است و اگر به درستی هدایت شود ، زندگی انسان را قرین آرامش و آسایش می کند و چهره زندگی را زیبا می سازد ، ولی به عکس اگر این غریزه به طور صحیح و درست هدایت ، کنترل و تعدیل نشود ، تحمل آثار تخریب شخصیتی ، اخلاقی و احتمالی آن بسیار ناگوار و دشوار است . بدون هیچ تردیدی این غریزه یکی از نیرومندترین غرائز موجود در وجود انسان است که تظاهرات آن نیز در حیات انسان بس شگفت و شگرف است . لذا لازم است پدران و مادران و مربیان در همه ی مراحل رشد فرزندان ، حتی در مرحله ی قبل از بلوغ نیز مراقب باشند تا انحرافی ایجاد نشود .

     بعضی چنین می پندارند که کودک قبل از بلوغ چیزی از مسائل جنسی نمی فهمد و یا در این باره احساس ندارد . البته این تصور نادرست است زیرا این غریزه از ابتدای تولد بصورت کمون (نهفته) در وجود آدمی به ودیعه نهاده شده است و تا زمان ظهور جوانه های بلوغ ، بصورت آرام و کم تحرک باقی می ماند ، اما به مجرد شروع دوره نوجوانی ، آرام آرام زمان شکفتگی آن فرا میرسد و به مرور زمان تمام وجود نوجوان را تحت تأثیر خود قرار میدهد .     

    حتی برخی از پژوهش های روانشناسان نشان از این دارد که کودکان از سن 6-7 سالگی ، دورنمایی از روابط جنسی در ذهن خود دارند و یا در 8-9 سالگی گاهی با دوستان خود در خلوت از این امور گفتگو و تبادل اطلاعات میکنند . در هر حال در دوره نوجوانی ، شکوفایی این غریزه کم کم با هزاران تصور و احساس دیگر همراه میشود و وجود نوجوان را تسخیر میکند .

   آگاهی و شناخت والدین و مربیان نسبت به تغییرات جسمی و تحولات روانی دوران بلوغ :

هر چند در تربیت جنسی مخاطب فرزندان هستند ، اما حقیقت امر نوعی مراقبت و آگاهی دادن توسط والدین و مربیان است .لذا برای انجام این وظیفه پیش از هر اقدامی لازم است خود پدران و مادران ومربیان نسبت به مسائل دوران بلوغ آگاهی داشته باشند ویا لااقل اطلاعات خود را برای اقدام مناسب منظم کنند از این رو ضرورت دارد خانواده ها به منظور تفهیم شرایط و تغییرات دوران بلوغ و آداب مربوط به آن به نوجوانان در دور های آموزشی شرکت نمایند و راهها و شیوه های مناسب را بیاموزند .

    نوجوانان در این دوره احساس ناشناخته و مرموزی را در وجود خویش می یابند که با نوعی محبت و علاقه ی دیگران آمیخته است . برخی از روان شناسان برای ظهور و تکمیل این احساس پنج مرحله بیان کرده اند :

1-مرحله اول : توجه نوجوانان به وضع بدن ، بویژه دستگاه تناسلی معطوف می شود واین آغاز توجه وعلاقه به امور جنسی است .

2-مرحله دوم : توجه و علاقه قبلی (موردیک) با میل شدید ، با عاطفه و محبت همراه می شود و به تعبیری ماهیت عاطفی می یابد .

3-مرحله سوم : علاقه به جنس مخالف در نوجوان بیشتر می شود واین علاقه ممکن است به هرکسی از جنس مخالف معطوف شود .

4-مرحله چهارم : در این مرحله دایره علاقه مندی محدود تر شده ، به جانب یک نفر از افراد جنس مخالف هدایت می شود و این فرد ممکن است به لحاظ سنی بزرگتر از نوجوان باشد .

5-مرحله پنجم : در این مرحله نوجوان تغییر عقیده می دهد و متوجه فردی از جنس مخالف می شود که با او تناسب سنی داشته باشد . [23]

         -  غریزه جنسی در کودکان :

     امروزه از نظر دانشمندان و صاحبنظران ثابت شده است که غریزه جنسی در کودکان نیز وجود دارد ، چرا که آنان نیز انسانند و فطرتاً این میل و کشش در وجود آنان هست ، البته کیفیت ظهور و بروز آن مختلف و بسیار ضعیف مخفی است .

    چنانکه گفتیم نظام خلقت و قانون طبیعت چنین است که این غریزه تا زمان فرا رسیدن بلوغ جنسی ، ظهور و بروز چندان ندارد و از سنین بلوغ به بعد است که در واقع فصل جدید و مرحله تازه ای در زندگی انسان آغاز می شود و شکوفایی میل جنسی به درجه خود می رسد.

     این نکته در برنامه تربیتی کودک نیز بایستی مورد توجه قرار گیرد و والدین و مربیان بایستی مراقب باشند که حتی الامکان در دوران کودکی و نوجوانی زمینه های تحریک شهوت جنسی برای کودک فراهم نشود ، چرا که در این صورت ممکن است کودک آگاهانه و یا ناآگاهانه بسوی کارها و اعمال ناپسند و انحراف روی آورد و بتدریج در سراشیبی سقوط جنسی واخلاقی قرار گیرد .

    آنچه که در اینجا باز هم مورد تأکید قرار می دهیم این نکته است که باید بدانیم ، غریزه جنسی و شهوت و میل به جنس مخالف تنها از زمان بلوغ بوجود نمی آید ، بلکه از ابتدای طفولیت بصورت نهفته در وجود کودک هست و هم از این روست که اسلام مسئله مراقبت کودک از این جهات را بسیار مورد توجه قرار داده ، بر آن تأکید فراوان دارد که در اینجا به بعضی از این دستورات اشاره می کنیم : گفتیم غریزه ی جنسی همانند آتش زیر خاکستر در کودکان و نوجوانان نیز وجود دارد و فقط نسیم کوچکی می تواند این آتش را برافروزد و خسارات بزرگی را ببارآورد . اطرافیان کودک بایستی همواره به هوش باشند که درکلام ، رفتار و کردار هرگز عاملی برای تحریک امیال جنسی کودک وجود نداشته باشد و کودک به هیچ وجه به کارها و رفتار اطرافیان خود از این جهات حساسیت پیدا نکند

                              

         - علل انحرافات و راههای پیشگیری :[24]

    شناختن علل انحراف ، برای تشخیص راههای پیشگیری و چاره اندیشی بسیار مؤثر است . تا علت به انحراف افتادن را ندانیم ، مستقیم ساختن، مشکل خواهد بود . شاید بعضی را این اعتقاد باشد که وجود همین غریزۀ جنسی در نهاد آدمی باعث این انحراف می شود ، ولی با اندک تأملی می توان دریافت که این سخن چندان محکم نیست ؛ مثل این است که بگوییم صرف غریزۀ خوردن و آشامیدن موجب شده است که فلانی غذای مسموم بخورد و یا آشامیدنی غیر مجاز بنوشد .

     در متون اسلامی برخی توصیه ها وجود دارد که که نشان می دهد اولیای دین چه حکیمانه درصدد جلوگیری از ابتلاء به آلودگی ها بوده اند و چه مواردی را عرصۀ خطر شناسانده اند و افراد را از نزدیکی به آنها تحذیر کرده اند . امروزه در بررسی های بالینی روان شناسان نیز این موارد یافت می شود و خود مبتلایان هم به نوعی به آنها اقرار و اعتراف دارند . به منظور تنبّه و یادآوری به برخی از علل انحراف پرداخته ، راههای پیشگیری را نیز متذکر می شویم :

١- شوخیهای نادرست :

پدر ومادر ، خواهر و برادران کودک به خصوص در حضور او از شوخیهای نادرست هم در عمل و هم در گفتار شدیداً اجتناب کنند ، چرا که گفتیم کودک اگرچه قادر به سخن گفتن هم نباشد ، اما ذهن او همچون دوربین عکاسی است که صحنه های مختلف محیط خود را دریافت نموده ، آنها را ثبت می کند و در زمان لازم آثار آنها را برای عکاس ظاهر می سازد . چه نیکوست که ما از هرگونه سخن زشت و ناپسند حتی بصورت شوخی پرهیز کنیم و بدینوسیله روح خود را از آلودگی پاک کرده ، محیط خانوادگی خود را مملو از پاکی و معنویت نماییم .[25]

٢- الفاظ رکیک و فحش آمیز :

متأسفانه باید گفت بسیاری از انحرافات جنسی کودکان معلول رفتارها و گفتار ناشایست پدران و مادران خود آنان است ، کودکی که هنوز چند سالی و یا چند ماهی بیشتر از عمرش نگذشته خدای ناکرده الفاظ رکیک و زشتی را از راه گوش دریافت می کند که در آینده اسباب انحرافات فکری و فسلد اخلاقی او خواهد شد . بسیاری از افراد غافل چه بسا در محیط خانه به محض اینکه کوچکترین ناراحتی و اختلافی پیش می آید ، رکیک ترین الفاظ را بر زبان می آورند ، غافل از اینکه اینگونه الفاظ برای کودک تازگی داشته ، او را وادار به جستجوی معانی آنها خواهد ساخت و عملاًََ نیز کودک آنها را فرا خواهد گرفت .

٣-عادت ناپسند :

بسیاری از افراد شاید چنین گمان کنند که درمحیط خانه ، می توان به حداقل پوشش بدنی اکتفاء کرد ، چرا که  فرد نامحرم که وجود ندارد وگناهی واقع نخواهد شد چه بسیار آقایان وخانمهایی که شاید درفصل گرما حتی در حضور کودکان ونوجوانان خود با لباس زیر در محیط خانه رفت وآمد می کنند و تنها به صرف محرم بودن افراد خانواده چنان می پندارند که این رفتار آنان هیچ اشکالی ندارد ، اما باید دانست که این گونه مناظر وصحنه ها اندک اندک کودک را جری وجسور وتحریک می کند وزمینه را برای نگاه های شهوت آمیز و... را در او فراهم ساخته ، با از بین رفتن وقاحت و زشتی بعضی صحنه ها درنظر کودک ، عفت وحیای او از بین می رود ، محرم بودن وگناه نبودن آن گرچه قابل قبول نیست ، زیرا حتی اگر برادر ، دایی ، عمو و یا خاله ، عمه ، خواهر از رفتار وگفتار و پوشش او تحریک شوند و به گناه بیفتند باز نیز حرام است .

    برهنگی همیشگی خود کود ک نیز زمینه ی بسیار خطرناکی برای انحراف جنسی اوست . بسیار دیده شده که پدران ومادران حتی کودکان ٤ یا ٣ ساله خود را بدون هیچ پوششی روانه کوچه می کنند و یا درداخل منزل آنان را رها می کنند وهرگز دقتی روی رفتار آنان ندارند .

   والدین فرزند ، بخصوص مادران عزیز بایستی بدین نکته توجه کافی داشته باشند که این عمل زمینه انحرافاتی از قبیل ابتلاء به استمناء و احیاناً ابتلاء به بیماری های مقاربتی را فراهم خواهد آورد .

    دراین زمینه توصیه می شود که همواره کودک را با لباس وپوششی هر چند بسیار کم مانند شورت و زیر پوش ، بپوشانید تا به برهنگی عادت نکند . نکته ای که دراینجا یاد آوری آن بسیارمهم و ضروری است وخصوصاً مادران بدان باید توجه داشته باشند که مبادا برخی از جاهای لباس ها پاره باشد که موجب تحریک گردد .

٤-نوازش نادرست :

   شکی نیست که کودک نیاز به محبت دارد واین محبت بایستی به وسیله ی پدرومادر بخصوص مادر تأمین شود ، اما باید توجه کرد که گاه نوازش نادرست کودک ، اسباب گمراهی وفساد اخلاقی او را فراهم می آورد ، نوازش کودک باید از متعادل خارج نشود وهر گز اعضای جنسی وآلت تناسلی کودک (هر چند کم سن باشد بخصوص هنگام عوض کردن ویا پاک کردن او پس از توالت ویا حمام و...) مورد لمس ونوازش قرار نگردد ، چرا که بر اثر این عمل کودک درخود احساس لذت می کند وبتدریج یاد می گیرد که درخلوت و تنهایی و دور از چشم والدین نیز ، این عمل را خود انجام دهد ، و کم کم همین تکرار چه بسا او را گرفتار استمناء نماید .

 امام صادق (ص) از قول امام علی می فرماید :

   " تماس گرفتن ولمس بدن مادر با دختر شش ساله اش ، خود شاخه و زمینه ای از زناست ."[26]

و درروایت دیگری آمده که امام صادق می فرماید :" دختر همینکه به سن شش سالگی رسید نبایستی پسر بچه ی کوچک او را ببوسد و پسر نیز وقتی به سن هفت سالگی رسید نبایستی زنی او را ببوسد ."[27]

   تمامی این دستورات وتأکیدات درفرهنگ اخلاقی اسلام برای این است که زمینه های انحراف و فساد در کودکان هرگز بوجود نیاید و قبل از این که مرحله ی مداوای امراض اخلاقی  و جنسی پیش آید به طور کلی از بروز آنها جلوگیری شود ، زیرا بزرگان دین و دانشمندان روانکاو و نیز متخصصین پزشکی معتقدند پیشگیری بهتر از درمان است ونیز زودتر وکمتر ضایعه می برد وتلاش نیاز دارد .

٥- رختخواب کودکان :

     کیفیت محل خواب و استراحت کودک ، از نظر تربیتی و بویژه از نظر مسائل جنسی بسیار حائز اهمیت است . والدین محترم بایستی درصورت امکان محل خواب کودکانی را که به حد تمییز رسیده ، خوب و بد را درک می کنند ، از خود و از یکدیگر جدا کنند ، یک کودک سه ساله که شاید بسیاری او را « بچه ونفهم » می دانند به نحوی از آنچه در اطراف او می گذرد سر در می آورد ، چه بسیار حرکات وگفتار پدر و مادر موجبات تحریک و حساسیت کودک را فراهم سازد و او را وادار نماید که بیشتر در اعمال آنها دقت کند تا سر از کار آنها در آورد .

     پدران ومادرانی که خواهان سعادت و صلاح فرزندان خود هستند ، اگر قادر به جداسازی اتاق خواب نیستند ، باید در کیفیت رفتار خود در هنگام خواب بسیار دقت کنند که مبادا بدست خود ، زمینه ی انحراف و گناه کودکان خود را فراهم آورند .

  امام صادق (ع) فرمود :

  « در خانه ای که کودکی در آن است هرگز نبایستی با همسر همبستر شد ، چرا که این عمل زمینه ی زناکاری را برای فرزند فراهم خواهد ساخت ( او را تحریک میکند ).»[28]

    زیرا تجربه های علمی نشان داده که در هنگام انجام عملیات ارتعاشات صوتی و نوری و روحی که از پدر و مادر بروز میکند ( و طبیعی است ) به روح فرزند منتقل میشود اگر چه بچه در خواب باشد ، آری اگر پارچه ای ضخیم روی چشم و گوش و صورتش باشد احتمال اثر گذاری اندک میگردد .

   در قرآن کریم خداوند می فرماید :« ای کسانیکه اهل ایمان هستید ، باید در سه وقت یعنی قبل از نماز صبح و ظهر و هنگامی که جامه از خود میکنید ( و با لباس زیر هستید ) و بعد از نماز عشاء کنیزان و نیز فرزندان شما که هنوز به حد بلوغ هم نرسیده اند برای ورود شما ، از شما اجازه بگیرند و سرزده وارد اتاق شما نشوند ( زیرا احتمال گناه است .)[29]

  جدا کردن محل خواب کودکان از یکدیگر نیز در روایات اسلامی مورد تأکید قرار گرفته است چرا که تماس بدن کودکان با یکدیگر خود میتواند زمینه ی احساس لذت جنسی را در آنها فراهم سازد و خدای نخواسته آنها را به کارهای انحرافی بکشاند .

   رسول اکرم (ص) فرمود :" هرگز پسر با پسر ، پسر با دختر و دختر با دختر در سن ده سالگی نباید یا یکدیگر در رختخواب واحدی بخوابند و باید از یکدیگر جدا شوند ." [30] و برای بالاتر از این سن کیفر و شلاق در نظر گرفته شده است .

٦- برهنگی کودکان در هنگام خواب :

     مسئله ی برهنگی کود کان بخصوص در هنگام خواب زمینه ی بسیار خطرناکی برای انحراف و فساد جنسی آنان است باید کودک را طوری عادت داد که با لباس بخوابد چرا که در غیر این صورت تماس اعضاء او با دیگران و تماس اعضای او باید یکدیگر و تماس بدن او با رختخواب نرم چه بسا موجب میشود که به انحراف کشانده شود و اورا گرفتار آلودگی و گناه نماید این نکته نیز قابل تذکر است که در هنگام بیدار کردن پسرها نباید روانداز آنها را برداریم چون گاهی پسران در خواب حالت خاصی در اعضای تناسلیشان بوجود می آید که خودشان خجالت می کشند و دیگران را گاهی به انحراف می کشاند .

     در رابطه با دختران نیز همین مسئله به شکل دیگری مطرح است یعنی ممکن است لباسش از اطراف بدنش عقب رفته باشد و موجب تحریک پسران خانه شود .

٧- خلوت وتنهایی کودکان :

    هرگز کودک و یا کگودکان خود را تنها برای مدت زیادی نگذارید گهگاهی به آنها سر زده و به بهانه های مختلف بروید و به آن ها بفهمانید که موظب شان هستید تا احساس تنهایی و خلوتی نکنند به خصوص اگر کودک شما د راتاق دیگر و یا در کوچه با بچه ها دیگر مشغول بازی است حتما هر جند دقیقه یک بار به او سر بزنید چرا که گاه یک کودک فاسد می تواند کودکان دیگر را به دورخودجمع کندآنچه رانبایدبگوید به آنها بیاموزد و در آنان نیز انحراف و فساد به وجود آورد.

    برخی پدر ها در اثر کم توجهی ای که به وظائف دارند معمولا مسئولیت حمام بردن پسران خود را به مادر آن ها و یا دختران خود می سپارند که خود یک جنایت است پدران و یا برادران بزرگتربایستی مسئله ی استحمام و نظافت پسران از٦ سال به بالا را به عهده بگیرند اگرچه مادر نیز باید این امر را از آن ها قبول نکند ولی در صورت ناچاری باید با پوشش کامل این کار ناخواسته را به پایان برساند

                      -   بازی های کودکان :

    بی شک کودک به بازی نیازمند است و نبایستی در این زمینه محدودیتی بیش از حد برای او فراهم ساخت اما پدر و مادر بایستی روی نوع بازی ها هم بازی ها و محیط بازی کودک خود دقت داشته باشند چه بسا همین امور زمینه های انحرافات جنسی و فساد اخلاقی او را فراهم آورند بایستی در هنگام بازی دختران وپسرانی که به حد تمیز رسیده باشند از یکدیگر جدا شوند تا عفت و پاکدامنی آن ها همجنان محفوظ بماند .[31]

    یکی از آثار شومی که برای بی توجهی پدران و مادران در رابطه با امور جنسی می توان نام برد بیماری مهلک و سرطانی است که در دختران به نام استشها و در پسران به نام استمنا به مرحله عمل می رسد و چه بدبختی هایی که از این بیماری عاید افراد نمی گردد .[32]

   این دو نوع بازی کردن با خود برای ارضا غریزه ی جنسی است که قبل از وقت معمولی و در اثر تحریکات مختلفی که شده است دامن گیر نوجوانان و جوانان منحرف می شود . اگر چه عوامل مختلفی برای این مسئله ذکر کرده اندلکن گامهای نخست آن درمحیط خانه برداشته میشود.

     - مبتلایان به استمناء :

   گروهی از مبتلا به این بیماری کسانی هستند که ناراحتی های جسمی و مقعدی همچون کرمک و انگل دارند از این رو برای رفع این انحراف جنسی بایستی در صدد رفع علل جسمانی و فیزیولوژیک آن برامد دسته دیگر از مبتلایان کسانی هستند که گرفتار اختلالات روانی اضطرابات روحی و پریشانی فکری می باشند که در این جا نیز بایستی با کشف علل این پریشانی ها نسبت به درمان این بیماری اقدام کرد دسته سوم که شاید غالب این افراد را تشکیل می دهد ، جوانان و نوجوانانی هستند که در سنین بلوغ و جوانی تحت فشار غریزه ی جنسی قرار می گیرند و به خاطر ضعف ایمان و تقوا و تربیت نادرست دوران کودکی به این عمل دست می زنند لازم به تذکر است که این جوانان غالبا کسانی هستند که در محیط های اجتماعی به خصوص محیط خانوادگی مورد تحقیر و بی مهری قرار گرفته و خود را فراموش شده می دیدند از این رو بار دیگر به پدران و مادران عزیز هشدار می دهیم که برای صلاح فرزندان خود محیط خانه را آرام و با صفا نگه دارند و آن را همانند مدرسه ای کوچک برا ی تربیت اخلاقی کودکان خود بنا کنند اگر زمینه های پیدایش این عمل د رفرزند شما به وجود اید اندک اندک به صورت عادت در آمده جلوگیری از آن بسیار مشکل خواهد شد .

 آثار و نشانه های استمناء :

    این بیماری دارای آثار روحی و جسمی خاصی است که بعضی از آن ها اگر چه صددرصد نشانة استمنا نیستند اما در غالب افراد مبتلا به این بیماری ظاهر می شوند ، این علائم عبارتند از :

آثار جسمی :

 - وجود حلقه ای سیاه و کبود در زیر چشمان

 - اشک ریزی و نا آرامی چشم

 - عرق کردن زیاد کف دست ها

 - رنگ پریدگی و پریشانی چهره

- لرزش دست ها و...

آثار روحی :

   تنبلی و بی حالی : بازی کردن با خود به خصوص آن جا که موجب خروج منی می گردد (استمناء) موجب حالت سستی و کرختی مفرطی در کل بدن می شود و اگر این عمل زیاد تکرار شود ، به تدریج موجب پیدایش ضعف عمومی بدن و لرزش دست و مفاصل خواهد شد و در نتیجه انسان را به تنبلی و بی حالی مبتلا خواهد ساخت .

   عدم نشاط : غالبا جوانانی که مبتلا به این بیماری هستند ، بی نشاط و ضعیف اند و هرگز طاقت بازی و دویدن و ... با دوستان خود را ندارند .

   تندخویی و عصبانیت : اثری که این بیماری روی سلسله اعصاب فرد دارد ، موجبات تندخویی و عصبانیت او را فراهم می سازد .

   ترس ، وسواس ، اضطراب : کسانی که مبتلا به بیماری استمناء و یا استشهاء هستند غالبا دچار ترس ، اضطراب روحی بوده و هر قدر ابتلا شدیدتر باشد ، این عوارض نیز شدید تر و بارز تر خواهند بود . [33]

   ندامت درونی : افراد مبتلا به این بیماری غالبا پس از ارتکاب عمل ، خود دچار پشیمانی و حالت نفرت از خود می شوند و این خود باعث ضعف اعصاب آن ها می شود . یکی از متخصصین در امور زنان می نویسد :

     « چون پس از این عمل ، اثر حس پشیمانی و نفرت به انسان دست می دهد ، موجب عدم تعادل فکری و ضعف عصبی می گردد ، با وجود آن کثرت احتلام و سرعت انزال در پیش جوانان و کم حوصلگی را باید از مضرات استمنا شمرد ، برای اینکه مرکز عصبی نعوظ و مرکز عصبی انزال در پیش این اشخاص ، به اندازه ای احساس شده که به کمتر برخوردی انزال صورت می گیرد ، بزرگترین ضرر سرعت انزال برا ی مردان آن است که از کار خودشان لذتی نمی برند و بالمال زن نیز به اوج لذت جنسی نرسیده و اختلالات زناشویی را باعث می شود . » [34]

     علاوه بر آنچه گفتیم ، عوارض دیگری همچون افسردگی ، خودخواهی و غرور ، انزوا و در خود فرو رفتن ، کم رویی و ... نیز به مبتلایان استمنا نسبت داده شده است .

-      طبقه بندی بیماران :

    

   مبتلایان به بیماری استمنا به سه مرحله ی سنی طبقه بندی می شوند :  مرحله اول : از سنین ٦ تا ۱۰ سالگی در نزد  اطفال خواه دختر و یا پسر آغاز می شود که به تنهایی یا دو نفر دست به این عمل می زنند .

      مرحله دوم : از سنین بلوغ در دختران و پسران بالغ شروع می شود که البته این عمل توسط دختران کمتر از پسران انجام می شود چرا که غریزه ی جنسی در نزد دختران ممکن است مدت ها به حال خفته باقی بماند و از طرفی دوره ی بلوغ در نزد دخترا ن بیشتر با تظاهرات فکری ، احساسی و تخیلی همراه می شود و تظاهرات جنسی کمتر می شود .

    مرحله سوم در افراد بزرگسال ممکن است این بیماری وجود داشته باشد که معلول عوامل خاصی مانند ترس ، کم رویی در برابر جنس مخالف ، وجود مانع موقتی برای بهره جستن که در بعضی از ملوانان ، زندانیان و سربازان و تربیت معلمی ها این عامل دیده می شود [35]

 استمناء  در کودکان :

     گفتیم اولین مرحله ابتلا به استمنا از سنین ٦ تا ١۰ سالگی آغاز می شود ، حتی دیده شده است در بعضی از کودکان شیر خوار به صورت ناخودآگاه عمل خود ارضایی و بازی با خود وجود دارد . باید گفت هنوز به درستی عواملی که کودک را وادار به این کار می کند ، مشخص نشده است چه بسا این عمل ناشی از بعضی از بیماری های پوستی و انگلی دستگاه تناسلی باشد .          

      در این صورت بایستی کودک تحت معاینه ی طبی قرار گیرد و نیز بایستی از دادن غذاهای محرک مانند: کنسرو ها ، ادویه جات به طفل خودداری شود . آنچه از نظر تربیتی مهم است و والدین باید بدان توجه کافی داشته باشند ، کیفیت مراقبت از کودک در سال های ١۰ - ٤ سالگی و پس از آن تا دوران بلوغ است ، چرا که اگر این بیماری در این سنین معالجه نشود ممکن است تا دوران پیری نیز در فرد باقی بماند اینک به عواملی که اغلب کودکان به سبب آن ها به استمنا مبتلا شده اند اشاره می کنیم :

١- وجود انگل های معدی و کرمک : درکودکان سبب پیدایش حالت خارش در مقعد و اطراف دستگاه تناسلی آنان می شود و این خارش ها در مواردی سبب پیدایش حالت لذت در آنان شده ، آن ها را وادار به تکرار عمل می نماید و سرانجام آنان را به این بیماری مبتلا می سازد ، در این صورت رعایت بهداشت به خصوص در دستگاه تناسلی کودکان ، ضروری ترین راه برای پیشگیری و معالجه بیماری است .

٢- دست کاری های کودکان : بعضی کودکان چه بسا نا خود آگاه با اعضاء تناسلی خود بازی می کنند و این عمل به تدریج اسباب تحریک و احساس لذت در آنان می شود و کم کم عادت ناپسند استمنا را در آنان به وجود می آورد .

٣- مالش دادن بدن : به چیزهایی مثل تشک ، نرده ، میز و سوار گردن پدر شدن و ... در اغلب کودکان در ابتدا به صورت نوعی بازی جلوه می کند ، اما اگر جلوی آن گرفته نشود کم کم باعث تحریک جنسی شده و موجب پیدایش استمنا می شود

٤- نوازش های غلط : که غالبا توسط مادران و یا پرورشکاران و مربیان ناآگاه صورت می گیرد ، به خصوص در مواضعی مانند کشاله های ران ، و اطراف اعضای تناسلی که خود از عوامل پیدایش استمنا می شود [36]

٥- شست و شو های زیاد : که این عمل نیز غالبا توسط مادران در حمام یا توالت صورت می گیرد و با دست کاری های افراطی ، زمینه ی احساس لذت در کودک پیدا می شود .

٦- مشاهده ی مناظر زشت و اعمال ناپسند جنسی : که از طریق مجلات ، روزنامه ها ، کتاب ، تلویزیون ، ویدیو ، سینما  ،تئاتر صورت می گیرد و نیز خواندن و شنیدن و جنسی از عوامل عمده ی پیدایش این بیماری در کودکان محسوب می شود

٧- محرومیت عاطفی کودک : از نظر مهر و محبت به خصوص از ناحیه مادر نقش عمده ای در ابتلای کودک به این بیماری دارد . [37]

٨- تنها گذاردن کودکان : در اتاق خلوت نیز می تواند زمینه ای برای پیدایش این حالت باشد .

٩- استحمام در حال برهنگی کامل کودک از عوامل مهم تحریک جنسی در کودک و پیدایش این بیماری می باشد .

  عوامل دیگری نیز مانند لباس زبر یا بسیار نرم و لطیف ، بسترنرم و آرام ، اتاق های تزیین شده و تحریک کننده و ... از عوامل پیدایش این نوع بیماری های مهلک می باشند .

    -  پیشگیری و معالجه

     والدین محترم بایستی مراقب باشند ، و برای پیشگیری و معالجه این بیماری هر چه سریعتر اقدام نمایند ، در غیر این صورت بایستی منتظر آینده ای تاریک و سرنوشتی تلخ برای کودکان و نوجوانان خود باشند . اینک در اینجا به اقداماتی که بایستی در جهت رفع و معالجه این انحراف جنسی و اخلاقی صورت گیرد اشاه می کنیم :

١- نظافت و اقدامات بهداشتی :

  برای اینکه جلو خارش های بدن بخصوص در اعضای تناسلی کودک گرفته شود ، بایستی پس از هر بار تخلیه ، کودک با آب ولرم مورد شست و شو قرار گیرد .

٢- معاینه طبی :

  از آنجا که بعضی خارش های اعضای تناسلی ناشی از بیماری های انگلی و پوستی است ، لازم است که پدران و مادران محترم ، در صورت مشاهده این پدیده در کودکان خود ، آنان را به پزشک نشان دهند و در صورت وجود بیماری در دفع آن سریعاً اقدام نمایند .

٣- لباس کودک :

  والدین کودک ، باید کنترل خاصی روی لباس او داشته باشند ، بویژه مواظب باشند که لباس های زیر کودک مثل شورت و لباس خواب خیلی چسب و تنگ نباشد که به بدن بچسبد و یا فوق العاده نرم و لطیف و یا زبر باشد ،چرا که اینها می توانند خود بخود موجبات تحریک کودک را از نظر جنسی فراهم

٤- کنترل خواب و استراحت :

   یکی از زمینه های پیدایش انحرافات جنسی در اطفال و نوجوانان ، بیدار ماندن آنان در رختخواب است ، پدر و مادر بایستی مراقب باشند که زمان خواب کودک ، به موقع باشد ، یعنی تا زمانی که کودک کاملاً خسته نشده به رختخواب نرود ، در هنگام خواب دستهای او بیرون از لحاف باشد ، سر را زیر لحاف نبرد ، در هنگام خواب به روی شکم ( دمر ) نخوابد ، بلکه به پشت و رو به بالا باشد ، در هنگام بیداری نیز زودتر از رختخواب بیرون بیاید و در رختخواب نغلطد و یا به حالت لمیده باقی نماند .

٥- کنترل دفع و تخلیه :

   پدران و مادران باید مواظب باشند که کودک ادرار و مدفوع خود را نگه ندارد ، چرا که علاوه بر ایجاد عوارض و تحریکات جنسی سبب انضای لوله رحم در دختران هم خواهد شد ، از این رو باید کودکان را طوری عادت داد که به محض احساس نیاز ، به دستشوئی بروند و در آنجا نیز بایستی توقف بسیار نداشته باشند ، و اگر در نیمه های شب  پدر و مادر بیدار شدند بایستی کودک را به دستشوئی برده دوباره او را بخوابانند .

٦- جلوگیری از دستکاری های کودکان :

   بعضی از کودکان آگاهانه و یا ناخودآگاه با اعضای تناسلی خود بازی می کنند ، در  صورتی که جلو این عمل گرفته نشود ، زمینه خطرناکی برای مبتلا شدن به بیماری جنسی خواهد بود . والدین و مربیان کودک بایستی با زبان نرم و آرام او را از این کار باز دارند و از طرق گوناگون او را به ترک این عمل تشویق نمایند .

٧- نحوه حمام :

   به اندازه ی ممکن باید استحمام اطفال و نوجوانان در خلوت و تنهایی نباشد ، چرا که تنهایی خود زمینه ای برای گناه می شود ، در شست و شوی بدن کودک بخصوص اعضای تناسلی او بایستی کاملاً مراقب بود که زمینه تحریک و احساس لذت در او فراهم نشود .

٨- احتیاج به محبت :

گفتیم کودک محتاج محبت است؛ او بایستی احساس کند که پدر و مادرش او را دوست دارند ، حامی و یاور او در مشکلات و مسائلند و نیاز او را برطرف می سازند ، در غیر این صورت ، اولاً : ممکن است کودک به دیگران پناه آورد و خدای ناکرده گرفتار افراد ناباب و فاسد شود . ثانیاً : ممکن است برای تسکین خود و نوعی احساس آرامش و لذت رو به این بیماری آورده . ثالثاً : ممکن است در هنگام خواب و استراحت بخاطر عقده و اضطراب روحی ، مدتها بیمار بماند و سرانجام به فکر گناه بیفتد .

    اقدامات دیگری مانند : کنترل معاشرت ها ، جدا کردن دختر از پسر در هنگام خواب و بازی ، سرکشی به کودکان در جاهای خلوت و ... نیز اشاره به همین جریان دارند .

      

 

      تذکر به پدران و مادران محترم

    از آنجا که انحرافات جنسی در کودکان و نوجوانان ، شیوع بیشتری دارد ، از این رو به والدین محترم سفارش می کنیم که برای حفظ سلامت جسمی و روحی کودکان خود ، محیط خانه را از هر نوع کدورت و آشفتگی پاک کرده تا موجبات نگرانی خود و فرزندان خود را فراهم نیاورید ، کودکان خود را با تقوا و مؤمن بارآورید ، استقلال و عزت نفس را به آنان بیاموزید ، آنان را بسوی عفت و پاکدامنی سوق دهید و خلاصه با عمل و گفتار خویش آنان را در جهت کسب معنویات و فضائل اخلاقی و ترک رذائل تشویق نمائید .



1-  سید محمد باقر، حجتی . اسلام و تعلیم و تربیت ) تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، 1368.(ص45.

[2]- حجتی ، سید محمد باقر . اسلام و تعلیم و تربیت ) تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، 1368.(

[3] - محجةالبیضاء،ج2،ص65

[4] همان.ص48.

[5] - در تربیت،برتراند راسل،ص86

[6] - روش زندگی،...

[7] - محجةالبیضاء،ج2،ص65.

[8] - همان.ص49.

[9] - الاسلام و الطب،ص263.

3-بانو،غرویان  . تربیت فرزند . )تهران : مؤسسه انتشارات نبوی ، 1374.10(

[11] -همان.ص198.

[12] -سوره اعراف، آیه 179.

[13] - سوره اعراف،آیه 32.

[14] - سوره سبأ،آیه 15.

[15] - سوره اعراف ، آیه 31.

[16] - بهرام ، محمدیان . نگاهی دیگر به حقوق فرزندان از دیدگاه اسلام . )تهران : انتشارت سازمان انجمن اولیاء و مربیان ، 1377.(

[17] -همان.200.

[18] همان.202.

[19] -. حاج شیخ محمود، بهبهانی. فرهنگ تربیت در اسلام . )قم : نشر پیام مهدی(عج)،1373.(

[20] - اسلام و تعلیم و تربیت ،محمد باقر حجتی،جلد اول

[21] - اسلام و تعلیم وتربیت ، جلد اول ،صفحه 268-269.

[22] - حاج شیخ محمود، بهبهانی. فرهنگ تربیت در اسلام . )قم : نشر پیام مهدی(عج)،1373.(

[23] -محمد باقر حجتی ،بلوغ،ص60.

[24] - مظاهری ، حسین . تربیت فرزندان از نظر اسلام .) قم : سازمان تبلیغات اسلامی ، 1370. (

[25] -همان.ص87.

[26] - وسائل الشیعه،ج 14،ص170.

[27] - همان

[28] - وسائل الشیعه،جلد 14،ص 94.

[29] - یا ایها الذین امنو لیستاذنکم ... . نور 58.

[30]- الصبی و الصبی و الصبی و الصبیة و...،وسائل الشیعه .ج 14،ص 17

2-- ابوالفضل ، عزتی.  پرورش کودک در اسلام .) قم : انتشارات هدی ،7613.(

[31] -همان.ص 114.

[32] - توضیح بیشتر و راه چاره در کتاب «جوانان چرا» محمد باقر حجتی، آمده است.

[33] - بانو ، غرویان . تربیت فرزند . )تهران : مؤسسه انتشارات نبوی ، 1374.10(

[34] - دانستنیهای زناشوئی.ص160و جوانان چرا!...

[35] - اقتباس از کتاب دانستنیهای زناشوئی

[36] - عباس ، اسماعیلی یزدی. فرهنگ تربیت . (قم : انتشارات دلیل ما ، 1381)

[37] -همان . ص78..

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد