سراوان هوشک lux48

سراوان هوشک lux48

انواع مقاله .نرم افزار تم بازی موبایل و کامپیوتر و مطالب سودمند ومفید
سراوان هوشک lux48

سراوان هوشک lux48

انواع مقاله .نرم افزار تم بازی موبایل و کامپیوتر و مطالب سودمند ومفید

مشکلات خواندن دردوره ابتدایی وراه حل های آن

*چکیده:

با توجّه به اهمیّت خواندن در این مقاله موارد ذیل ذکر شده است :

- اهداف خواندن

-راه کارهایی جهت بهتر خواندن

-راه حل ها و چگونگی اجرای راه حل ها

-چگونگی به دست آوردن اطّلاعات در رابطه با مشکل دانش آموز

کلیدواژه

دانش آموز ، خواندن ، یادگیری ، آموزش

* هدف های  انجام این پژوهش :

-آشنایی بیشتر با روش ها وراه کارها یی جهت بهتر خواندن .

-پی بردن به نقش خواندن در پیشرفت دروس دیگر.

_کمک به دانش آموزی که مشکل خواندن دارد و این مشکل باعث افت تحصیلی او شده است .

_مطالعه وتحقیق بیشتر جهت بهتر شدن امر یاددهی ویادگیری .  در این پژوهش سعی شده با استفاده ازنظر همکاران و کمک مادر و کمک دانش آموزان دیگر در کارهای تیمی تا حدودی مشکل دانش آموزپایه ی پنجم که در روخوانی ضعف شدیدی داشته و این ضعف روی دروس دیگر او نیز تأثیر داشته بررسی شود و تا حدودی هم مؤثر بوده است .

مقدمه:

  

اقرأباسم ربک الذی خلق بخوان به نام پروردگاری که تورا خلق کرده است(سوره علق آیه 1)

خواندن از جمله وسایل مهم فهمیدن در دنیای کنونی است. فرد می تواند نتیجه ی تحقیقات و مطالعات دیگران را که مدّتها به درازا کشیده است ، را ازطریق خواندن در مدّت زمان کوتاهی فرا گیرد .

خوب خواندن از عوامل مهّم پیشرفت و سرگرمی ولذّت بردن ورفع خستگی است. امروز باید به کودکان خود خواندن را بیاموزیم تا فردادبتوانند بخوانند ویاد بگیرند. نکته ی مهّم در امر خواندن توجّه وتأکید بر امر فهمیدن می باشد نه صرفاً که به صورت عادت در آمده است .

یکی از علل ضعف  دانش آموزان در درورس مخصوصاً ضعف در حل کردن مسئله های ریاضی و نفهمیدن آنها مربو ط به ناتوانی آنها در روخوانی و عدم درک آنچه مطالب  می باشد .

اغلب مشاهده می شود دانـش آموزی مطلبی را می خواند یا اولیـای او عقیده دارند مرتّب درس می خواند اما نمی فهمد یا دانش آموز دیگری با وجود این که تلاش می کند اما در املانویسی مشکل دارد تمام این اشکالات بر می گردد به ضعف دانش- آموز در روخوانی و آگاه نبودن او به روش مطالعه .

یک معلّم آگاه وعلاقه مند به شغل معلّمی باید ابتداروشهای مطالعه وروان خوانی را به دانش آموزان خود بیاموزد وسپس  در پی برطرف کردن اشکالات در دروس دیگر باشد و این مقدور نمی باشد مگر این که خود معلّم از روشهای مختلف مطالعه و روان خوانی اطّلاع کافی داشته باشد .

خواندن، از مهّم¬ترین مهارت¬هایی است که کودکان در مقطع ابتدایی، بدان دست می¬یابند و کسب این مهارت، مبنایی برای کوشش¬های تحصیلی آینده¬ی آن¬ها خواهد بود. اما خواندن در تربیت مقوله¬ی ساده¬ای نیست.  این مهارت دارای فرآیندی بسیار پیچیده و  مراحل گوناگونی است. خواندن  از مهّم¬ترین مهارت-های پایه¬ای برای رشد توانایی¬های درونی کودکان است، که مورد توجّه محقّقان فراوانی قرار گرفته است. ناتوانی در خواندن و نوشتن معمولاً مشکلات زیادی را برای دانش¬آموز ناتوان در یادگیری به وجود می¬آورد. یادگیری خواندن در کودکان بهنجار همانند دیگر رفتارهای کودکان دارای مراحل و توالی مشخصی است. تحوّل مهارتهای زبانی، گوش دادن، سخن گفتن، تحول حرکتی، تمیز دیداری و شنیداری، تحول مفهوم و تفکر شناختی، توانایی دقّت و تمرکز حواس در انجام فعّالیّتها تحت عنوان پیش نیازها، همخوانی بین صوتها و نمادهای بینایی حروف، شناخت کلمه، لذّت بردن از خواندن کلمه ها و در نهایت درک و فهم مطالب، از جمله مهارتهای اساسی در فرآیند خواندن محسوب می شوند. امابرخی از کودکان،  به رغم دریافت آموزش کافی و برخورداری از بهره هوش بهنجار و با وجود برخورداری کامل از سلامت جسمانی و روانی قادر به یادگیری خواندن حروف و کلمات نیستند و در این زمینه با مشکلاتی روبرو هستند. این کودکان به هنگام خواندن اشتباهات متعدد و گاهاً متفاوتی مرتکب می شوند. که با تجزیه و تحلیل این اشتباهات، می توان راه کارهای مناسبی برای رفع آنها به کار گرفت. هر کدام از ما معلمین موارد زیادی از این گونه دانش آموزان را در کلاسهای خود داشته ایم. اما پرسش اینجاست که در برخورد با این گونه دانش آموزان چه کاری می توان انجام داد؟

کرک[1] و چالفنت[2](1988) انواع خطاهای خواندن را در دانش آموزان به گونه ای که در پی می آید طبقه بندی کرده اند:

1.       حذف: کودک در موقع خواندن بعضی از کلمه ها یا بخشهایی از جمله را حذف می کند.

2.       افزایش: کودک کلمه ای را لا به لای متن قرار می دهد که وجود ندارد.

3.       جانشین سازی: کودک لغتی را جانشین لغت دیگر می کند.

4.       تکرار: کودک بعضی از کلمه ها را موقع خواندن تکرار می کند.

5.       حذف و اضافه کردن حروف.

6.       وارونه سازی: کودک در موقع خواندن کلمه «باد» را «داب» می خواند.

7.       خواندن سریع و بی دقّت و یا کند خواندن و لغت به لغت

8.       فقدان درک مطلب

و در ادامه آنچه ما معلمان دوره ابتدایی، بخصوص در پایه اول شاهد آن بوده ایم، از حفظ خوانی متن بدون تشخیص کلمات توسط تعداد زیادی از بچه ها.

پژوهشگران معتقدند که انسان دارای سه توانش زبانی جداگانه است. این سه توانش در سه سطح زبان شنیداری، زبان گفتاری و زبان نوشتاری بروز می کند. برخی از کودکان زبان شنیداری کاملی دارند ولی در زبان گفتاری اشکال دارند مثلاً کتاب را به خوبی می شنوند ولی در گفتار به صورت تتاب بیان می کنند. اگر در گفتگو به آنان تتاب گفته شود ناراحت می شوند، چون زبان شنیداری کاملی دارند. این گونه کودکان در شنیدن درست می شنوند ولی در گفتن درست بیان نمی کنند این دسته در زبان گفتاری مشکل دارند لذا در زبان نوشتاری نیز غلط می نویسند. بسیاری از کودکان در هنگام نوشتن «می کنند» می شنوند ولی «می کند» می نویسند و یکی از نون ها را در نوشتن حذف می کنند یعنی زبان شنیداری و زبان نوشتاری آنها تطابق ندارد. قطعاً رفع مشکل هر کدام از این اشتباهات و موارد دیگر، نیازمند توجه مضاعف معلمین گرامی است که آموزش انفرادی این گونه کودکان را پیوست آموزش جمعی آنان نمایند.

در برخورد با این گونه مشکلات راه حل های متعددی وجود دارد اما مواردی که در زیر ذکر می گردد به صورت کلی است که لازم است متناسب با نوع ضعف عملکردی دانش آموز از این فعالیتها بهره گرفته شود.

برای برخورد با مشکل خواندن، یکی از مهم ترین راههایی که مورد توجه و تأیید پژوهشهای فراوان بوده است استفاده از روشهای چند حسی است که با عناوین مختلف مورد بررسی قرار گرفته اند. مجموعه ای از این روشها در زیر ذکر شده است:

1.    کلماتی که برای دانش آموز نارساخوان مشکل ایجاد می کند، از مقوای رنگی تهیه و بر وری مقوای سفید بچسبانید. دانش آموز در مرحله ی اول، این واژه ها را با انگشت خود و در جهت نوشتن واژه لمس و تعقیب می کند و در حین انجام این تمرین، تلفظ واژه را نیز یاد می گیرد.

2.    تمرین بالا را با ماسه یا نمک نیز می توانید انجام دهید بدین صورت که دانش آموز درون ظرفی پر از ماسه نمناک، حروف یا واژه ها را بر روی آن با انگشت خود می نگارد و هم زمان آن ها را با صدای بلند تکرار می کند.

3.    دانش آموز با استفاده از خمیر، حروف الفبا  علائم نقطه گذاری(علامت سؤال، علامت تعجب و ...)  واژه های نامفهوم و مدلی از معنای واژگان را می سازد و تمرین می کند. هدف این تمرینات این است که دانش آموز، معنای واژه ای را که برایش قابل فهم نیست، به صورت تصویر سه بعدی خلق کند. بدین گونه که وی ابتدا طرح و شکل واژه را با خمیر مدل می کند، سپس از مفهوم آن واژه تصویر ذهنی         می سازد و آن تصویر ذهنی را با خمیر، به صورت سه بعدی و عینی تبدیل می کند. پس از آن که واژه و مفهوم آن ساخته شد، دانش آموز واژه را با صدای بلند می خواند و در جمله های متفاوتی به کار می برد.

1.       معلم کلماتی را که کودک می خواهد بخواند بر می گزیند و این کلمات را با حروف درشت می نویسد.

2.       سپس کودک حروف را با انگشتان خود لمس و ردیابی می کند و همراه با آن تلفظ آن حرف را می آموزد. و این عمل را تا هنگامی که کودک بتواند کلمه ای را به صورت جزئی از حافظه ی خود روی کاغذ بیاورد تکرار می کند.

3.       در مرحله ی بعد از کودک خواسته می شود تا با این کلمه جمله بسازد و در باره ی کلمه و جمله ی خود توضیح دهد.

4.    معلم هر کلمه ای را که کودک یاد می گیرد بر روی کارتی می نویسد و به صورت الفبایی بایگانی می کند و از کودک می خواهد تا در روزهای بعد از آن کلمات در جملات و صحبت های خود استفاده کند.

5.       و در نهایت با در اختیار گذاشتن تمام کلمات از کودک می خواهیم تا با نگاه کردن به آنها و ترکیب آنها جملات تازه ای بسازد.

در این نوشتار و نوشتارهای بعدی سعی خواهیم نمود تا تعدادی از این مشکلات را ابتدا در مبحث خواندن و به دنبال آن در مبحث نوشتن مطرح و راه حل های ممکن را برای هر موضوع بیان نماییم

هدفهای  آموزش خواندن در دبستان :

اساسی ترین منظور خواندن فهمیدن است و اگر همین هدف بر آورده شود سایر اهداف آموزش خواندن باکمی کوشش بر آورده می شود(ص 29  انوشه پور).

ا  شناخت حرفها کلمه ها و درک معانی آنها

2  پرورش قوه ی قضاوت در کودک

3  ایجاد تواناییهای مطلوب در خواندن

4  گسترش خزانه ی لغات

5  آشنایی با ویژگیهای اجتماعی ، فرهنگی ، اخلاقی جامعه  خویش و ایجاد قدرت سازگاری با آن

6  پرورش قوای ذهنی چون تفکّر ، تحلیل و..........

7  ایجاد علاقه به خواندن انواع کتابها و مطالب نوشتاری ( صـ 67 ناعمی)

8  توانایی ترکیب اصوات گوناگون

9  توانایی تفسیرو تعبیر تصاویر و مطالب و حدس زدن معنی لغات در ضمن جمله .

10  افزایش توانایی فهم و تحلیل مو ضوعهای علمی مانند ریاضیات ، علوم و اصطلاحات علمی

11 ایجاد حس همکاری ،یگانگی وتعاون بین کودکان و پرورش افراد متعهداز طریق درک وبرداشتهای واقعی از موضوعات.

12  پرورش توانایی تمرکز افکار و تقویت درجه توجّه وتمرکز ذهن برای نتیجه گیری از موضوع (ص30 انوشه پور).

فرضیه های پژوهش:

با توجه به این که مهمترین و اساسی ترین هدف خواندن ، فهمیدن مطالب است و خوب خواندن باعث بهتر و سریع تر شدن یادگیری است واین که راه وروش یادگیری بهتر از یاد دادن است تصمیم گرفتم به جای پرسش و پاسخ های مکرربه او در کم شدن مشکلش کمک کنم .

-       ضعف در روخوانی باعث ضعف دروس دیگر شده است .

-       توانایی کنترل تنفّس در بهتر خواندن تأثیر دارد .

-       تقویت حافظه ی شنیداری باعث بهتر خواندن می شود .

-       تقویت حافظه ی دیداری باعث بهتر خواندن می شود .

-       درست خواندن باعث درک بهتر مطالب می شود.

-       طرح سوال از درس باعث در ک بهتر آنچه خوانده می شود.

مهارت در «خواندن» یکی از اساسی ترین و مهم ترین نیازهای یادگیری دانش آموزان به خصوص در دوران ابتدایی است. توانایی درک مطلب، تفسیر و نتیجه گیری  از متون درسی و غیر درسی، دانش آموزان را با افکار و اطلاعات جدیدی آشنا می سازد تا راه بهتر اندیشیدن و بهتر زیستن را بیاموزند. با کمک "خواندن و فهمیدن" به معنای علمی و جامع آن  می توان به ذخایر بی انتهای تجربه بشری دست یافت. "خواندن درست" و یادگیری آن مستلزم تمرین و تسلط بر ریزمهارت های خواندن است و لازمه تسلط بر ریزمهارت های خواندن داشتن آگاهی و استفاده از راهکارها و استراتژی های کارآمد خواندن  است. در این مقاله سعی شده مراحل یادگیری مهارت خواندن، روش های آماده سازی دانش آموزان، مشکلات یادگیری در این امر و سپس راه کارهای تقویت این مهارت مورد بررسی قرار گیرد.                                                                                                       

 مراحل یادگیری مهارت خواندن:

از آنجا که جهت تقویت برنامه های آموزش خواندن و نوشتن به کودکان باید توجه کافی به رشد دو مهارت شفاهی زبان (گفتن و شنیدن) را داشت، لازم است که در امر ارتباط چهار مهارت زبانی یعنی گوش دادن، سخن گفتن، خواندن و نوشتن کوشش کنیم.  

یادگیری مهارت خواندن مستلزم کسب مهارت های

الف: بازشناسی دیداری عناصر زبانی  اعم از حروف، کلمات و جملات

ب: درک معنای عناصر آن در رابطه معنایی موجود بین آنها 

پ: درک پیام جمله و متن می باشد.   

آماده سازی کودکان برای کسب مهارت خواندن:   

در مرحله آمادگی، پیش از آن که کودک بخواهد یا بتواند از متن آموزشی یا درسی چیزی یاد بگیرد، باید اطلاعاتی  را کسب کند که عبارتند از: دانستنی هایی کلی درباره زبان، دانستن نام حروف الفبا و این که واژه ملفوظ یعنی هرلفظی که بر زبان جاری می شود  از چند صدای متفاوت تشکیل شده است.

آغاز خواندن:

در سال اول دبستان باید بچه ها را با شکل نوشتاری پاره ای از کلمات که از قبل شنیده اند و معنی آنها را می دانند آشنا نمود  و خواندن کلمه را نیز به آنها یاد داد. این کار به دو روش انجام می گیرد: در بعضی از مدرسه ها  و نیز پاره ای از کتاب ها از همان ابتدا به کودک یاد می دهند که شکل یک کلمه را به طور کامل بشناسد و معنی آن را یاد گیرد. در دومین روش  روی آموزش «آواها» تکیه می کنند. ابتدا صدایی را که هر حرف الفبا نماینده آن است آموزش می دهند و سپس به شناخت کلمه به طور مستقل می پردازند که این روش تقریبا در همه برنامه های زبان آموزی رایج در جهان به کار می رود و بدین ترتیب کودک یاد می گیرد که به طور همزمان، هم صداها را بشناسد و هم کلمه ها را.

راه های تقویت مهارت خواندن:

برای رفع نقیصه و تقویت مهارت خواندن در دانش آموزان  هماهنگی  بین سه نهاد خانه، مدرسه و رسانه ها لازم است.

نقش خانه و خانواده:

آنچه والدین می توانند برای تقویت مهارت خواندن در فرزندانشان انجام دهند عبارتند از: بازی کردن با اسباب بازی های الفبایی، استفاده از رایانه برای انجام فعالیت مربوط به خواندن، تماشای برنامه های تلویزیونی با زیرنویس، خواندن کتاب  قصه، شعر و سرود، بازی با کلمات، خواندن تابلوها و علائم راهنمایی و رانندگی در خیابان برای دانش آموز، شرکت دادن کودکان در بحث های خانوادگی  و...

نقش رسانه ها: 

لازم است برای تقویت فرهنگ مطالعه و افزایش علاقه مندی و به وجود آوردن انگیزه در دانش آموزان،  برنامه های ویژه دانش آموزان ابتدایی در صدا و سیما، مانند خواندن داستان و اخبار متناسب با روحیه آنها، نمایش فیلم با زیرنویس تهیه گردد.  همچنین روزنامه ها و مجلات ویژه دانش آموزان بیشتر چاپ و تکثیر گردد تا دانش آموزان را به سوی مطالعه سوق دهد.

نقش مدرسه و مربیان:

باید مهارت اولیه کودکان را در زمینه خواندن قبل از ورود به مدرسه ارزیابی کرده و بر این اساس مهدکودک ها و پیش دبستانی ها را هم به ضرورت تقویت سواد خواندن آگاه کنیم. 

الگوهای تدریس و ارزشیابی در مدارس ابتدایی، به ویژه در درس فارسی مبتنی بر درک مطلب باشد و این گونه الگوها به معلمان معرفی و اجرای آن خواسته شود. روش های  سنتی تدریس که در آنها مهارت خواندن دانشآموزان تقویت می شود  احیا گردد، مانند خواندن متون درس فارسی به صورت گروهی و آهنگین که دانش آموزان را ناخواسته بر سر شوق آورده و مهارت خواندن را تقویت می کند. همچنین از رایانه جهت افزایش سواد خواندن دانشآموزان استفاده شود. به عنوان مثال از دانش آموزان خواسته شود در هر هفته حداقل یک بار دانش آموزان مشق خود را بر روی فلاپی تایپ کرده و آن را تحویل معلم دهند.

اشکال مختلف و متفاوت نوشتاری رایج در جامعه به دانشآموزان آموزش داده شود مثلا از آنها خواسته شود نوشته های روی دیوار و یا تیتر روزنامه ها را خوانده و آن را در کلاس برای دانشآموزان بازخوانی کنند و برداشت های خود را از مطالب محتوایی، به بحث بگذارند.

از دانشآموزان خواسته شود در مورد اعیاد و مراسم ملی، مذهبی، حوادث و وقایع روز، باورها و اعتقادات، کشفیات جدید علمی که از رادیو،  تلویزیون یا رسانه ای بوده، سخنرانی کنند. بحث و گفت و گو با دانش آموزان دیگر،  بازدید از کتابخانه ها نیز در تقویت مهارت خواندن موثر می باشد.

مشکلات یادگیری در امر خواندن:   

اصطلاح اختلال در خواندن (نارساخوانی) به هر گونه ناتوانی در خواندن اطلاق می شود که به واسطه آن دانش آموزان از سطح پایه کلاس خود  در زمینه خواندن عقب می مانند و هیچ گونه شواهد عینی دال بر نارسایی هایی چون عقب ماندگی ذهنی، آسیب مغزی، مشکلات هیجانی و فرهنگی  و مشکلات گفتاری وجود ندارد. دانش آموزان نارسا خوان، دارای نقایص بسیار گوناگونی هستند که منشا» آنها عملکرد نامناسب مغز است. زیرا مغز این افراد عملکردی متفاوت از کودکان عادی دارد. مشکلات یادگیری در خواندن به عوامل متعددی مانند: آسیب های مغزی، محرومیت فرهنگی و محیطی، تحصیلات والدین، وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده، عدم آمادگی برای ورود به مدرسه، عدم دسترسی به کتاب و کتابخانه، وجود تاخیر در رشد بهنجار زبان و اختلال در دستگاه گفتاری مربوط می شود.  

نارسایی هایی که به مشکلات خواندن منجر می شوند :

1- ضعف در تشخیص دیداری: کودک در تشخیص  حروف مشابه مشکل دارد.

2- ضعف در تشخیص شنیداری: ضعف در تشخیص کلماتی که تلفظ آنها به هم شبیه است.

3- ضعف در ترکیب صداها: کودک نمی تواند حروف را به هم پیوند دهد و کلمه بسازد.

4- ضعف در حافظه: کودک در به خاطر آوردن ترتیب حروف مشکل دارد.

5- مشکل در انجام مهارت های تحلیل کلمه (بخش وصدا کشی).

6- مشکل در استفاده از کلما ت دیداری آشنا (مانند: کلمه هایی که کودک با دیدن آنها بلافاصله می خواند).

7- مشکل در مهارت های درک لفظی (دانش آموز در درک کلمه ها ومطالب مشکل دارد) مثلا در درک معانی مختلف کلمه (شیر) مشکل دارد.

8- مشکل در مهارت های خواندن انتقادی که شامل نتیجه گیری، قضاوت کردن در باره متن و عدم تشخیص بین حقیقت و تصور می باشد.

9- مشکل در مهارت های درک تحلیلی: مثل قضاوت نقادانه، استنباط، پیش بینی نتایج.

انواع مشکلات خواندن و راهکارهای درمانی:

1- آینه خوانی یا وارونه خوانی.

رشد ناکافی حرکات چشم، تدریس و آموزش نامناسب،  تند خوانی، عدم توجه وبی دقتی و در موارد خیلی شدید، اختلال در سیستم عصبی از جمله دلایل بروز این مشکل می باشد. به منظور درمان، ضمن تاکید به خواندن متون از راست به چپ، می توانید کلمه یا جمله ای  را با انگشت یا کارت بپوشانید و از دانش آموز بخواهید به تدریج قسمتی از کلمه یا جمله را که دستتان از روی آن برداشته می شود، را بخواند. ضمنا کشیدن خط زیر کلمه یا جمله، کشیدن فلش از راست به چپ زیر کلماتی که کودک در خواندن آنها مشکل دارد، تعقیب حروف با انگشتان، استفاده از تخته مغناطیسی و حروف برجسته مفید می باشد.

2-حذف کردن کلمات یا حروف (جاگذاری )

دلایل عمده بروز این مشکل عدم شناخت کلمه، ناتوانی در تلفظ صحیح کلمه از طریق تجزیه صداها و همچنین عادات نادرست خواندن می باشد. برای درمان باید توجه دانش آموز را به کلمه ای که حذف کرده جلب نمود و از او خواست به همراه سایر دانش آموزان متن را بخواند. استفاده از کاغذ راهنما (فلش) و یا گذاشتن انگشت زیرکلمه به روان خوانی اوکمک می کند.

3- جایگزین کردن یک کلمه به جای کلمه دیگر (تغییر افعال به میل خود)

بی دقتی و عدم شناخت کلمه (یعنی کلماتی که با معنی جمله مطابقت ندارد) باعث بروز این مشکل در خواندن  می شود.

اگر بروز مشکل ناشی از بی دقتی باشد، باید توجه کودک را به کلمه جایگزین جلب نمود و از او خواست متن را همراه با سایر دانش آموزان بخواند. ضبط صدای کودک هنگام خواندن و سپس گوش دادن او به صدای خودش به وی کمک خواهد کرد.

جایگزینی ناشی از شناخت کلمه را با استفاده از درست کردن کارت لغاتی که کودک در خواندن آنها دچار اشکال است و  همچنین تاکید روی بخش و صداکشی می توان درمان نمود.

4- تکرار کلمه یا عبارت

سه دلیل اصلی بروز این مشکل عدم شناخت کلمه، ناتوانی در ترکیب صداها و عادات نادرست هنگام خواندن می باشد.

باید توجه دانش آموز را به کلمه یا عبارت تکراری جلب نموده و  از وی خواسته شود متن درس را با دیگران بخواند.

ضمنا به او تاکید شود تا قبل از خواندن متن، آن را برای خود مطالعه نماید. در ابتدا مطلب آسان تر در اختیارش قرار گیرد و با پیشرفت  او، متن مشکل تر شود.

  5- اضافه کردن کلمات به جمله

اشکال در درک مطلب و بی توجهی به متن از دلایل بروز این مشکل می باشد.

افزایش گنجینه لغات،  استفاده از کلمات هم خانواده،  شرح تصاویر کتاب توسط معلم و دانش آموز، پیدا کردن اصل مطلب در متن، بحث و گفت و گو در مورد مطلب یا داستان قبل از خواندن آن و خواندن متن همراه با سایر دانش آموزان  از روش های درمان می باشد.  

در پایا ن  از مباحث مطرح شده می توان نتیجه گرفت که برای تقویت مهارت خواندن در دانش آموزان تنها معلم و مدرسه دخیل نمی باشند، بلکه برای این امر مهم ، علاوه بر نقش کلیدی معلمان در مدارس، خانواده و رسانه های دیداری و شنیداری جامعه نیز، نقش مهمی را بر عهده خواهند داشت . خانواده با مهیا کردن محیطی فرهنگی در خانه، چه قبل از دبستان و چه در حین تحصیل  و رسانه ها خصوصا تلویزیون  با ارائه برنامه های آموزشی متناسب با روحیه کودکان ، نقش بسیار مهمی را در این زمینه ایفا می کنند . اما بیشترین تاثیر در تقویت خواندن کودکان را مربیان مدرسه بر عهده دارند که با آموزش های صحیح و برقراری امکانات مناسب، زمینه را برای رشد این عزیزان فراهم می نمایند.

ارکان زبان آموزی به صورت سمعی و بصری می باشد

ارکان سمعی عبارتند از : گوش دادن ـ گفتن (بی سوادان )

ارکان بصری عبارتند از : خواندن ـ نوشتن(با سوادان )

خواندن:"خواندن سوّمین رکن زبان آموزی است."علاقه کودکان به شعروسرود زمینه ای مهم برا ی شروع خواندن ونوشتن دردوره پیش دبستانی است کودکان پیش دبستانی بدون احساس خستگی می توانند شعرها را حفظ وبارها به زبان بیاورند اگر شعر وسرود همراه با تصاویر وکلمات مربوط به آن ارائه شود یادگیری دیداری وشنیداری که بصورت توامأ صورت می گیرد درخواندن ونوشتن کمک مؤثری می تواند باشد.

هدف های آموزش خواندن

شناخت حروف و کلمه ها و درک معانی آن ها

گسترش خزانه ی لغات

پرورش قوای ذهنی چون تفکر و تخیل و...

ایجاد توانایی های مطلوب در خواندن مانند :

بلندی یا کوتاهی صدا ، کندی و تندی خواندن، نشان دادن حالات عاطفی نویسنده ، رعایت نشانه های دستوری، تلفظ صحیح و لذت بردن از خواندن در جمع بدون اضطراب، ایجاد علاقه به خواندن انواع کتابها و مطالب نوشتاری برای لذت بردن.

هدف خواندن در پایه های اول و دوم ابتدایی:(( یادگیری خواندن ))  و

از پایه سوم به بعد : (( خواندن برای یادگیری ))  می باشد.

یادگیری خواندن ( پایه های اول و دوم )  :

بیشتر کودکان ، حتی در حالی که هنوز نمی توانند بخوانند ،در باره ی هدف خواندن و قرار دادهای آن بسیار می دانند . برخی از کودکان می توانند نشانه های محیطی ، مانند علایم و نشانه ها را ((بخوانند )) . با یادگیری خواندن بسیاری از کودکان از مرحله ای می گذرند که به نظر می رسد نخست بر نشانه های دیداری متن مانند شکل واژه ها تکیه دارند . البته وقتی الفبا را یاد می گیرند ، اغلب استفاده از نشانه های نیمه آوایی را که با اسامی حروف می آید شروع می کنند . سرانجام ، کودکان (( کشف رمز )) را آغاز  می کنند تا از کل دامنه ی نشانه های واجی عرضه شده با حروف و ترکیب حروف استفاده کنند . توانایی کامل در خواندن نیاز به داشتن توانایی در چهار زمینه ی :  رمز گشایی حروف و واژه ، بازشناسی واژگان ، تطبیق نحوی و تحلیل مشخصات متن دارد . آموزش کار آمد خواندن باید بین همه ی این زمینه ها توازن برقرار سازد.

بنابر این می توان گفت هدف آموزش خواندن در پایه های اول ودوم ابتدایی  آشنا ساختن دانش آموزان با حروف الفبا ، ترکیب صامت ها و مصوت  ، ساختن کلمات و جملات ساده و در نهایت خواندن ودرک معنی آن ها می باشد که در طول دو سال تحصیلی امر و هدفی کاملا دست یافتنی است که با  آشنایی با آن و برنامه ریزی دقیق می توان  به اهداف به آسانی دست یافت.

خواندن برای یادگیری ( پایه های سوم ، چهارم ، پنجم )

تکالیف خواندنی از جمله مهمترین راهبرهایی است است که معلمان برای تحققق یادگیری های جدید به کار می برند . با شروع سال سوم ، که اغلب دانش آموزان نخستین مهارت های خواندن را کسب کرده اند  تاکید خواندن از یادگیری خواندن به ((خواندن برای یادگیری )) منتقل می شود . در حوزه ی آموزش یادگیری از طریق خواندن ، دارای اهمیت بسیاری است تا جایی که موجب آفرینش انبوهی از آثار تحقیقی شده است . برای مثال ، به دانش آموزان کلاس سوم ابتدای مقاله ای کوتاه در باره ی یک موضوع داده شود تا حداقل بخشی از محتوای مقاله را فراگیرند و به خاطر بسپارند .

در بسیاری از موارد معلمان از عدم توانایی دانش آموازن پایه های چهارم و پنجم ابتدایی از خواندن و نوشتن مطالب ساده ( مانند نوشتن نام و نام خانوادگی ، متون ساده در حد کلاس  اول و  دوم ابتدایی ) گله مندند که این خود دلیل بر این ادعاست که همکاران با اهداف  آموزش خواندن در پایه های مختلف  آشنا نبوده اند و هدف های دیگری را جایگزین اهداف اصلی نموده که تحقق اهداف ساده و اولیه را غیر ممکن ساخته است.

اشکالاتِ خواندن : ( دوم ابتدایی تا پنجم ابتدایی ):

در دوره ی ابتدایی ،  اغلبِ  دانش آموزان باید کلمات مختلف را که معنی آنها را در جمله می دانند یا قبلا" دیده اند و یا شنیده اند به آسانی بخوانند. ولی باز هم ممکن است عقب اُفتادگی هایی در برخی از  کلاس ها دیده شود .  بطور کلی انواع اشکالات خواندن بدین شرح است :

نشناختن حروف و نشانه ها (الفبای فارسی) :شاید بعضی از دانش  آموزان تا کلاسهای میانه ی دبستان (سوّم و چهارم و بالاتر) رسیده باشند و هنوز بعضی از نشانه های حروف الفبای فارسی را در کلمات جدید نشناسند !

این گونه دانش آموزان باید کلمات جدید را بخش کنند ، کشیده بگویند. نشانه ونماینده ی هر صدا را در کلمه پیدا کنند و همچنین از متن های ساده با در نظر گرفتن تفاوت های فردی و توان استعداد فردی ، استفاده کنند

خواندن بدون درک معنی :ممکن است بعضی از دانش آموزان در دوره ی ابتدایی (دوره ی  پیشرفت) بتوانند  ، بخوانند ولی مفهوم متن را درک نکنند . در واقع فقط شناختن نشانه ها را بلد هستند وکاربُردی یاد نگرفته اند.

برای رفع این اشکال باید با قطعات کوتاه تر کار کنند ، شمرده بخوانند و درباره ی هر قطعه به سئوالات مربوط به آن پاسخ دهند.

ضعف در قرائت :دانش آموزانی هستند که متنی را به آسانی بطور صامت می خوانند و می فهمند ولی نمی توانند در مقابل جمع با صدای بلند همان متن را خوب بخوانند .

اگر اشکال در تلفّظِ غلطِ کلمات باشد ، باید در کلمات مشکل حرکه (ـــَـِــُـ) بگذارند و در شمرده خواندن بیشتر تمرین و تکرار کنند .

عدم علاقه به خواندن: برای بر طرف کردنِ عدم علاقه ی خواندن در دانش آموزان ، آموزگار باید دانش آموزان را متوجّه کتابهای غیر درسی وکمک آموزشی و  متون دیگری که برای سن او جالب هستند. راهنمایی فرماید.چون اکثر پسرها در این دوره ، دیگر از خواندن افسانه ها لذت نمی برند . آموزگار باید با در دسترس گذاشتن متون مختلف دانش آموزان ر ا به خواندن علاقه مند سازد و رفته رفته او را متوجّه کند که ، تا متن درس را خوب  نخوانده ، نمی تواند از متن های دیگر استفاده کند . در این صورت دانش آموز بااستفاده از کتابهای غیر درسی و کمک آموزشی مرتبط بهتر و با اعتماد به نفس بیشتر می تواند ،کتابهای درسی خود را با علاقه، عمیق و مفید خوانده و موفّق هم می شود.

مهارت خواندن در پنج پایه:

روان خوانی مهارتی است که خود شامل اجزاء و عناصری است. نشانه های روان خوانی را می توان به قرار زیر فهرست کرد :

توانایی بلند خوانی و صامت خوانی را دارد ، هنگام خواندن از لحن و آهنگ مناسب استفاده می کند ، هدف و منظور نوشته ها را درک می کند ، به سؤالات متن خوانده شده پاسخ می دهد ، علائم سجاوندی و نقطه گذاری را در جمله ها و متن درک می کند ، متون ، شعر و داستان متناسب با سن خود را درک می کند ، نشانه های فارسی را تشخیص می دهد.

به عبارت دیگر می توان گفت یادگیری مهارت خواندن ، مستلزم کسب مهارتهای زیر است :

- بازشناسی دیداری عناصر زبانی اعم از حروف ، کلمات و جمله ها

- درک معنای این عناصر و روابط معنایی موجود بین آنها

- درک پیام جمله و متن

در پایه اول ابتدایی معمولا" به آموزش مهارت نخست یعنی بازشناسی دیداری عناصر زبانی پرداخته می شود و تاکید کمتری بر درک پیام های زبانی می شود ولی در پایه های بالاتر برنامه آموزشی تاکید اساسی خود را بر آموزش مهارت های مربوط به درک پیام معطوف می دارد .

در بخوانیم پایه اول بر گوش دادن ، سخن گفتن ، تصویر خوانی و خواندن تاکید شده است  که  " گوش دادن " پیش نیاز " سخن گفتن " و " خواندن " است.

رویکرد تحلیلی خواندن

الف ) مبانی روان شناختی :

عده ای از روانشناسان اعتقاد دارند که انسان هنگام مواجه شدن با پدیده ها نخست به جزئیات سازنده ی هر پدیده توجه می کند و سپس با ترکیب آن جزئیات به ماهیت کل پدیده پی می برد و از آن شناخت نسبی یا کافی پیدا می کند. بنابر اعتقاد این افراد ، یادگیری مطالب نیز از یادگیری اجزا شروع شده و به یادگیری کل ختم می گردد. بسیاری از آنان معتقدند در آموزش مهارت خواندن پایه ، باید نخست صورتهای جزیی را آموزش داد و سپس به تدریج با ترکیب این صورتها به آموزش صورتهای کل پرداخت تا در نهایت فراگیران به مهارت خواندن دست یابند.

ب ) مبانی زبان شناختی :

کوچکترین عنصر زبان که آموزش با آن شروع می شود " حرف " است. طرفداران این نظریه معتقدند که ابتدا دانش آموزان باید شکل تمام حروف الفبا را " با کمک نام آنها "  بیا موزند سپس با ترکیب حروف به آموختن هجاها و بعد با ترکیب هجاها به فراگیری خواندن کلمه ودر نهایت با ترکیب کلمات به یادگیری جمله ها بپردازد.

مانند :  میم + الف  .........  ما

سین + و ............  سو

در این هنگام کلمه مورد نیاز با استفاده از نام حروف سازنده ی خود هجی می گردد و در قسمتهای بعدی همان کلمه با توجه به مصوتهای سازنده اش هجی می شود.

مانند : سواد .......... س + و + ا + د

آواهای زبانی ( صامتها و مصوتها ) به عنوان کوچکترین عناصر زبانی بوده که آموزش در مهارت خواندن و نوشتن باید با آموزش صامتها و مصوتهای زبان شروع شود و سپس با ترکیب این عناصر آوایی عناصر بزرگتر یعنی هجا ، کلمه و جمله آموزش داده شوند.

مشکلات خواندن در پنج پایه :

اشکال در تلفظ حروف

جایگزین یک صدا به جای صدای دیگر مثل خواندن " ششته " به جای " شسته "

اشکال در تشخیص تلفظ نسبتا" نزدیک برخی حروف مثل اشتباه تلفظ " م با ن " و " ب با پ "

جابجایی برخی از صداها با یکدیگر مثل گفتن " ترهان " به جای " تهران " ، " عسک " به جای " عکس "

اشکال در بخش کردن کلمه ها

اشکال در صداکشی کلمه ها

اشکال در صداکشی مصوتها مثل مداد ، بافت ، گفت

فراموش کردن صدای بخش اول پس از پایان کامل بخش کردن کلمه چند بخشی

فراموش کردن کلمه های ابتدای جمله ای که می خواند . مثلا" وقتی می خواند علی به مدرسه رفت و ما سؤال می کنیم چه کسی به مدرسه رفت فراموش می کند بگوید " علی "

فراموش کردن مفاهیمی که خوانده است.

درست ندیدن کلمه مثلا" رود را دور می بیند.

خواندن کل کلمه بدون توانایی تشخیص حروف آن. مثل خواندن طوطی وار " آدم " یعنی شرطی شدن به شکل کلمه.

ندیدن مستقل کلمات ، خواندن ادغامی بخشهای کلمات مجزا با یکدیگر مثل دیدن " بهتر  ین لذ  ت زند گی خو  بی کر  دن به  دیگر  ان است.( بهترین لذت زندگی خوبی کردن به دیگران است.)

تغییر توالی حروف مثلا" خواندن " دور به جای رود " یا خواندن " دوز به جای زود "

دوتایی دیدن کلمه ها

مکث و تقویت زیاد بین تلفظ کلمات

خواندن با سرعت بسیار کند

خواندن بسیار تند اما دقت بسیار کم و در نتیجه حذف ناخود آگاه بسیاری از کلمات

خواندن کلمات یک جمله بدون نظم و ترتیب کلمات. مثل خواندن " حسن رفت امروز به مدرسه " به جای " امروز حسن به مدرسه رفت."

کم کردن کلمات در یک سطر.

کم کردن سطرها.

عدم رعایت نشانه ها مثل نقطه ، کاما و امثال آن.

خواندن و تلفظ برخی کلمات استثنایی با همان شکل نوشته شده مثل : خَواندن ، خَواهر به جای خواندن و خواهر

آشنا نبودن به مفهوم  زمان. مثلا" عدم تشخیص تفاوت رفت  رفته است  می رود.

عدم هماهنگی بین فعل و ضمیر. مثلا" خواندن " او به مدرسه رفتیم" به جای " او به مدرسه رفت."

توجه به خواندن کلمه و عدم توجه به معنای کلمه.

توجه به خواندن جمله و عدم توجه به ارتباط واژه ها و معنای جمله.

عدم فهم معنای جمله.

عدم فهم معنای عبارت.

عدم فهم مفاهیم اصلی متنی که خوانده است.

فهمیدن محتوای متن اما ناتوانی در پاسخ به پرسشها.

مشکلات غیر اختصاصی خواندن :

وجود افسردگی در کودک

وجود اضطراب در کودک

بیش فعالی

فقدان توجه کافی

فقدان تمرکز کافی

بی قراری

بی انگیزگی

وابستگی به والدین

اختلالات گویایی

نقص در هماهنگی عمومی بدن

پرخاشگری

ترس

فقدان اعتماد به نفس

اضطراب جدایی

دید منفی به معلم مدرسه

نقش علائم نوشتاری در خواندن :

کودکان پیش از روان خوانی  باید نحوه درست خواندن را فرا بگیرند. استفاده درست از علائم نوشتاری به روان خوانی کمک می کند.

در زندگی روز مره با افراد زیادی برخورد می کنیم که هر چند تحصیلات دبیرستان و حتی بالاتر را به اتمام رسانده اند ، ولی هنگام خواندن یک متن در ادای صحیح مفهوم جمله دچار مشکل هستند. عدم توجه به علائم نوشتاری و فقدان لحن صحیح در بیان ، باعث می شود که معنی و مفهوم متن به خوبی و درستی منتقل نشود.

به عبارت دیگر استفاده از علائم نوشتاری به صحیح خواندن و درک کامل متن کمک می کند. تغییر لحن و آهنگ ، مکث ها و حالات گوناگون در خواندن جمله موجب می شود که معنا و مفهوم مورد نظر نویسنده به خواننده و شنونده انتقال یابد ، زیرا ارتباط ما با دیگران تنها با کلمات نیست ، بلکه به کمک همین حساسیت ها در لحن و نحوه ی ادای کلمات است که با توجه به علائم نوشتاری میسر و ممکن می شود.

مهارت خواندن در ابتدایی :

توانایی خواندن نمادهای نوشتاری ( رمز گردانی )

توسعه ی توانایی خواندن نمادهای نوشتاری ( رمز برگردانی )

توسعه ی سرعت بخشیدن به خواندن نمادهای نوشتاری ( رمز برگردانی )

توانایی دریافت ارتباط معنایی یک متن ساده

توانایی دریافت ارتباط معنایی بخشهای یک متن

توانایی دریافت پیام اصلی متن ساده

توانایی دریافت پیام اصلی یک متن

توانایی بلند خوانی و صامت خوانی متن ساده

توانایی خواندن متن ، متناسب با محتوای آن

توانایی خواندن متن ساده یا شعر با لحن و آهنگ مناسب

توانایی بررسی متن ساده و کوتاه

توانایی نقد و بررسی یک متن

توانایی بکارگیری کار افزاری مناسب در خواندن

توانایی ایجاد عادات مطلوب در خواندن

توسعه عادات و آداب مطلوب در خواندن

تعمیق عادات و آداب مطلوب در خواندن

گسترش دایره ی دید خواندن

مرحله اول مهارت خواندن :

آماده شدن برای شروع خواندن

برای آمادگی خواندن می توان دانش آموزان را به رد یابی تصاویر ، مفهوم یابی در تصاویر و قصه خوانی از روی تصاویر تشویق کرد.

در شروع خواندن و نوشتن تاکید برنامه بر روش کلی و تر کیبی بوده و خواندن بر نوشتن مقدم است.

شروع این مرحله که از تولد تا شش سالگی است . شکل گیری نمادها در این مرحله صورت می گیرد.

در این مرحله شناسایی جهتهای بالا و پایین و چپ و راست صفحه ، هماهنگی میان چشم و دست و درک توالی عناصر زبانی نیز صورت می گیرد.

بعد از نماد سازی  انتقال نماد به حافظه است تا در موارد لزوم از ان استفاده کند. وقتی می پرسیم این چیست ؟ بتواند بگوید گل و ... و زمانی به حافظه می دهد که بتواند رمز بدهد. آغاز رمز گردانی سن 2 سال است.

مرحله دوم

مرحله آغازین خواندن

با شناسایی دیداری عناصر زبانی همراه است. اعتماد به نفس یا احساس ضعف در خواندن در این مرحله متجلی می شود.

این مرحله با آموزش رابطه ی صداها و نمادها و و کشف رمز کلمه مشخص می شود.

شروع آموزش خواندن در این مرحله آغاز می شود و معمولا" در سال اول دبستان به وقوع می پیوندد.

در کلاس وقتی می گوییم آ + ب می شود آب . یعنی رمز گردانی شد. و زمانی که  در دیکته می نویسد آب ، و یا در خواندن کلمه " آب " مشکلی ندارد یعنی رمز گشایی شده است .

اگر در کلاس درست رمز گردانی شود درست هم رمز گشایی می شود.

مرحله سوم :

رشد سریع خواندن

پی ریزی کامل عادات و مهارت های پایه، پیشرفت در شناسایی کلمات، افزایش قدرت درک خواندن، ایجاد علاقه به خواندن و ایجاد انگیزه به آغاز مطالعه مطالب متنوع در این مرحله صورت می گیرد.

این مرحله معمولا" در کاس های دوم و سوم انجام می گیرد و مکمل مرحله قبل می باشد.در این مرحله کودک بخش کردن و کشیده گفتن صداها را یاد گرفته و مهارتش در شناخت کلمات افزایش یافته و به طور عادی در خواندن پیش می رود. این مرحله زیر بنای مرحله بعدی است.

مرحله چهارم

خواندن گسترده:

در این مرحله که در سالهای آخر دبستان اتفاق می افتد و تاکید اصلی بر خواندن مستقل است که با افزایش زخیره واژگانی، کسب سرعت زیاد در صامت خوانی، کسب مهارت های بیشتر در درک مطلب و تقویت مهارت های تحلیل روابط کلمات تحقق می یابد و با پیشرفت مداوم واژگان کودک مهارت بیشتری در خواندن  و تحلیل کلمات دارد. در این مرحله کودک از مطالعه لذت می برد اما نیاز به راهنمایی و کمک دارد.

مرحله پنجم

پالایش خواندن :

در مدارس راهنمایی و دبیرستان دیده می شود که با درک پیشرفته همراه است.

تاثیر شنیدن بر خواندن:

صداهای مختلف پیرامون کودکان منبع مهمی درتقویت شنیدن آنهاست اصوات مختلف مانند بازوبسته شدن در،صداهای حیوانات ،افتادن اشیاء ،صداهای تیک تاک ساعت ،وغیره ، همه منابعی هستند که ازطریق چند رسانه ایها می توانید به همراه نام بردن این صداها توسط خودتان ویا کودک سبب آشنایی کودکان با این صداها وتکرار آنها صورت گیرد.

روش ببین وبگو

کودک یک کلمه را بطور کلی وبدون این که اجزاء کلمه را مجزا کند حفظ می کند ارائه این کلمه وحفظ آن اگر همراه با تصویر مربوط وبکاربردن آن کلمه صدای مربوطه به آن کلمه بکاربرده شود روش مذکور هم برتقویت حواس دیدن ،شنیدن ،وتقویت حافظه ورشد شناختی صورت می گیرد.

به خاطر داشته باشیم کلمات بکارگرفته شده ابتدا ازمفاهیم عینی که درپیرامون کودک قرار دارند ونسبت به آنها آشنایی دارد شروع می شود.

نظام‌دار بودن دروس نیز از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا نه تنها پیوستگی محتوا و ارتباط لازم آنها را نشان می‌دهد، روال منطقی و درستی نیز به آموخته‌ها و یافته‌های ذهنی کودک می‌بخشد.

در کتاب‌های اول و دوم اگر چه اندیشه و استدلال‌گری آموخته می‌شود اما مسأله‌ی خیال‌پردازی کودکان هم مد نظر بوده است. زیرا کودکان نمی‌توانند از دنیای شورانگیز خیال جدا گردند و ما این نکته را خصوصاً در اشعار و به ویژه دو شعر «عروسی» و «دریا» از کتاب اول و «ستاره‌ها» از کتاب دوم می‌بینیم.

اهمیت به مشاغل و ارزش نهادن به حرفه و پیشه‌ی همگان از دیگر مطالب آموزنده‌ای است که اگر چه در کتاب‌های قبلی هم بوده اکنون به شکل کامل‌تری دیده می‌شود. در سال اول بیشتر در تمرین‌های «ببین و بگو» تصاویر، نشان دهنده‌ی افراد در حرفه‌های گوناگون است از جمله: پلیس، معلم، رفتگر، کشاورز، نگهبان باغ وحش، تعمیر کار کفش، پارچه فروش و ... و در سال دوم درس «دوستان ما» بیانگر این نکته‌ی مهم است.

توجه به مطالب درس متناسب با ویژگی‌های سنی دانش‌آموزان از دیگر موارد قابل اهمیت این کتاب‌هاست. اگر به رفتار کودکان در سنین اولیه توجه کنیم ویژگی‌هایی از این نوع را در ایشان خواهیم یافت؛ محدودیت توانایی، عاطفه‌ی رقیق، کم حوصلگی، بازیگوشی، تفاوت علاقه‌مندی به مطالب آموزشی، اثرپذیری، سرعت انتقال و دریافت مطلب، علاقه‌مندی به کار گروهی و بسیاری دیگر. حال می‌بینیم که در این کتاب‌ها با عنایت به این امر مهم سعی شده مطالب به گونه‌ای انتخاب شود که از نظر روحی و جسمی به کودک لطمه و فشاری وارد نیاورد.

تلفیق مفاهیم ملی و دینی هم از جمله ارزش‌های کتب جدید است. این امر از جمله مواردی است که نظر هر خواننده‌ی دقیق و خصوصاً معلم را به خود جلب می‌کند. در سال اول قرار دادن کتاب «شاهنامه» در کنار «نهج‌البلاغه» و «مفاتیح» (نگاره‌ی 1) و خواندن قرآن سرسفره‌ی هفت سین و شروع سال نو (نگاره‌ی 12 ) را به خوبی نشان می دهد.

اما در کتاب‌های دوم به بعد اختصاص دادن دو بخش کتاب به دین و موضوعات ملی و میهنی حاکی از این دیدگاه است.

تشویق و ایجاد انگیزه برای کتاب‌خوانی هم از دیگر اهداف است. در پایان هر کتاب تعداد زیادی از کتب داستانی، علمی و مذهبی متناسب با سن دانش‌آموزان نام برده شده که نه فقط آن‌ها را به کتاب شناسی هدایت می‌کند بلکه در تمرین‌ها از ایشان می‌خواهد که هر هفته یکی از کتاب‌ها را بخوانند و در جلسه‌ی بعد خلاصه‌ای از آن را در کلاس ارائه دهند و نکته‌های چشمگیر آن را برای دوستانشان بیان کنند. علاوه بر این غیرمستقیم آن‌ها را به کتاب‌خوانی سوق می‌دهد تا حلاوت این کار در دلشان بنشیند و در وقت فراغت و بیکاری به این کار روی آورند.بخش روان‌خوانی خصوصاً در کتاب‌های دوم به بعد علاوه بر دست‌یابی به هدف کتاب عاملی مؤثر برای ترغیب آن‌ها به خواندن است زیرا اغلب، داستان‌های دل‌انگیز قدیمی و اصیلی است که کودکان گاه و بیگاه از زبان پدران و مادرانشان شنیده‌اند؛ چه زمانی که آن‌ها خاطره‌ی کودکی و دوران دبستان خود را تجدید کرده چه هنگامی که می‌خواسته‌اند فرزندانشان را با سخن نیکو و پندآموز سرگرم سازند (از جمله‌ی این‌ها: داستان دوازده برادر از فارسی دوم ـ شاهزاده‌ی خوشبخت، عبدالله بری و بحری، کار نیکو کردن از پر کردن است از فارسی چهارم ـ زال و سیمرغ، تونیکی می‌کن و در دجله انداز و درخت دانش از فارسی پنجم ـ همچنین شعر میازار موری   از فارسی سوم ـ ایران، باران، دوکاج و رنج و گنج از فارسی چهارم ـ چشمه و سنگ از فارسی پنجم). این دو مورد می‌تواند تأثیر شگرفی در ایجاد علاقه و یادگیری کودک داشته باشد.

آموزش درست دستور زبان و درک مطلب هدف دیگری است که باید به آن توجه داشت. از کلاس دوم به بعد علاوه بر تمرین‌های کلاس اول (ببین و بگو، گوش کن و بگو و ...) سه بخش جدید با عنوان‌های «درست و نادرست، واژه‌آموزی و نکته» افزوده شده که برای درک مطلب و آموزش مفاهیم دستور زبان بسیار مناسب و مطلوب است. از این طریق دانش‌آموز به راحتی مفهوم تضاد، تشابه و ترادف را در می‌یابد و با عمل ترکیب قادر به واژه‌سازی خواهد شد.

اختلالات خواندن

12 گام برای درمان اختلال در خواندن

«اختلال در خواندن» یکی از اختلالات ویژه است که متأسفانه تا مدت‌های طولانی دانش‌آموزانی را که در یادگیری یک یا چند درس مشکلات جدی داشتند با اصطلاحاتی خاص معرفی می‌کردند.

در واقع این افراد به علت مشکلی که در خواندن دارند نمی‌توانند کتاب‌های درس علوم، ریاضی و امثال آن را بخوانند، بنابراین در آن درس‌ها نیز با مشکلاتی روبه‌رو می‌شوند.

امروزه همه بررسی‌ها نشان می‌دهد این اختلال قابل درمان است و آموزگاران و حتی والدین اگر به دانش و حوصله لازم مجهز باشند، می‌توانند این مشکل را حل کنند و حتی ممکن است بسیاری از این دانش‌آموزان در زمینه‌های متعدد به پیشرفت‌های چشمگیری دست یابند.

مشکلات یادگیری کودکان، ارتباط تنگاتنگی با مسائل فرهنگی، خانوادگی، اقتصادی، تغذیه، بهداشت و مسائل مربوط به محیط آموزشی و... دارد. وقتی دانش‌آموز یا والدینش برای درمان مراجعه می‌کنند، مطمئناً از چیز یا چیزهایی رنج می‌برند. ممکن است والدین احساس گناه کنند، فکر کنند وظایفشان را در مورد فرزندشان به خوبی انجام نداده‌اند، ممکن است فکر کنند در دوران بارداری فرزندشان غفلت‌های زیادی کرده‌اند، ممکن است تصور کنند مردم آنان را به خاطر مشکل یادگیری فرزندشان تحقیر می‌کنند.

همچنین ممکن است تصور کنند فرزندشان موجبات سرشکستگی آنان را فراهم کرده است و بنابراین نسبت به فرزندشان احساس خصومت کنند، ممکن است به علت دلسوزی نسبت به فرزند به دلیل وجود اختلال در او، حمایت افراطی در پیش گیرند، ممکن است برای سرپوش گذاشتن بر چیزی که در نظر آنان نوعی حقارت و ننگ است، به بیان مبالغه آمیز موفقیت‌های خود و فرزندشان بپردازند. همچنین ممکن است درباره هزینه درمان مشکل داشته باشند، ممکن است به نتیجه کار درمان مطمئن نباشند، یا فکر کنند درمانگر مشکل آنان را در جایی فاش خواهد کرد و ممکن است دانش آموز دارای اختلال خواندن خود را سرزنش کند، یا عزت نفس و اعتماد به نفسش را از دست داده باشد، ممکن است و... افراد مشهور و بسیار موفقی چون نلسون راکفلر، آلبرت انیشتین و توماس ادیسون دارای اختلال یادگیری بوده‌اند.

نلسون راکفلر، معاون رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا و فرماندار ایالت نیویورک از اشکال شدید در یادگیری خواندن رنج می‌برد. توانایی بسیار ضعیف او در خواندن مانع کسب نمرات خوب وی در مدرسه می‌شد و این مشکل او را وادار کرد در طول حرفه سیاسی‌اش تمام سخنرانی‌هایش را حفظ کند.

همچنین آلبرت انیشتین نابغه فیزیک و ریاضی تا سه سالگی صحبت نکرد و تا هفت سالگی برای بیان هر جمله حتی جملات پیش پاافتاده، ابتدا باید به کلمات آن جمله فکر می‌کرد و پس از ترکیب کلمات، جمله را آرام با خود تکرار می‌کرد.

انجام تکالیف مدرسه به استثنای درس حساب برای او دشوار بود و توانایی یادگیری هیچ یک از درس‌ها را نداشت، تا جایی که یکی از معلم‌هایش معتقد بود او به درد هیچ کاری نمی‌خورد. توماس ادیسون، مخترع، مبتکر و نابغه آمریکایی نیز در دوران کودکی‌اش غیرطبیعی، گیج و ناقص‌العقل معرفی می‌شد و پدرش به او برچسب «احمق» می‌زد. دیگر نوابغی چون لئوناردو داوینچی، والت دیسنی، بتهوون و موزارت نوابغ موسیقی و هانس کریستین‌اندرسن نویسنده معروف همگی اختلال خواندن داشته‌اند.

پس می‌توان باور داشت نه تنها افراد دارای مشکلات خواندن می‌توانند مشکل‌شان را حل کنند، بلکه حتی ممکن است برخی از آنان از استعدادهای درخشانی برخوردار باشند و در زمینه‌های مختلفی نبوغ‌شان را نشان دهند.

انواع اختلالات خواندن

می‌توان گفت سبب‌شناسی این اختلال تقریباً در تمام تئوری‌ها بر پایه چهار اصل بنا شده است:

   1-  درک بینایی و حافظه بینایی مختل

    2- ترکیب بین حسی مختل

  3-  یادآوری مختل نظم تداعی‌ها و سری‌ها

    4-  پردازش کلامی مختل

در رویکردهای تربیتی و بازپروری، طبقه‌بندی‌های مختلفی درباره علل و انواع اختلال خواندن صورت گرفته است که این امر حاکی از دقت‌های نظری محققان و پژوهشگران است اگرچه هرقدر اطلاعات درمانگر از دیدگاه‌های گوناگون بیشتر باشد، دانایی بیشتری خواهد داشت اما درمانگر اختلالات یادگیری، بیش از اینکه به ظرافت‌های نظری تئوری‌ها آشنا باشد، باید به توانمندی در درمان و بازپروری مجهز شود. نکته دیگری که برای درمانگر لازم است پرهیز از تشخیص گذاری‌های قالبی است. اگرچه مشکلات یادگیری و ویژگی‌های افراد دارای مشکلات یادگیری مشخص شده است، اما حتماً باید به این نکته توجه داشت که هر کودک موجودی است بی‌همتا و بی‌مانند و مشکل او نیز بی‌همتاست و شیوه درمانش نیز بی‌همتا و بی‌مانند باید باشد

درمان مشکلات یادگیری کودکان «بی‌قرار  بی‌توجه کودکان بی‌قرار  بی‌توجه با اصطلاحات نقص جزیی در کار مغز، آسیب‌دیدگی جزیی مغز، تحریک بیش از حد، فعالیت بیش از حد، ناتوانی یادگیری خاص و... نامیده می‌شوند. متأسفانه غالب والدین و برخی از آموزگاران برای کنترل رفتاری و پیشرفت تحصیلی آنان، به نصیحت، سرزنش، تنبیه، مقایسه و امثال آن روی می‌آورند. این روش‌ها نه تنها به نتیجه نمی‌رسد بلکه آثار و عوارض سوء مانند پرخاشگری، خصومت، عدم اعتماد به نفس را در آنان ایجاد می‌کند. برای درمان مشکلات یادگیری این نوع کودکان باید ابتدا به اصلاح در تغییر رفتار آنان همت گماشت البته لازم به یادآوری است که اینگونه کودکان با    کودکان معمولی کمی فرق دارند و نباید انتظار داشت رفتارشان تا حد قابل توجهی تحت کنترل درآید. به عنوان مثال انجام تمرین‌هایی برای افزایش میزان توجه آنان مانند نقاشی، خطاطی، ماهیگیری و امثال آن زمان آرام گرفتن آنان را افزایش داده و بر تمرکزشان می‌افزایدهمچنین در خلال درمان باید برنامه‌های جذاب دیگری که به فعالیت نیاز دارند، از جمله بازی‌های مطلوب تدارک دیده شود. نحوه درس خواندن و مرور کردن درس‌ها و روش‌های مطالعه و یادگیری را باید به این کودکان یاد داد. لازم است برنامه رفتاردرمانی را به والدین کودکان آموخت تا آنان نیز در محیط خانه در تغییر رفتار کودک تأثیر بگذارند مقدمات درمان افراد دارای اختلالات خواندن

درمان این اختلال‌ها دارای 12 گام و به شرح زیر است                .گام اول - انگیزه درمانگر: اولین گام عشق درمانگر به انسان‌هاست. اگر درمانگر به درجه‌ای از انسان‌دوستی رسیده باشد که موفقیت مراجعه‌کننده را نوعی تکامل و ارتقای روحی برای خودش بداند، از   پشتوانه بزرگی برای موفقیت برخوردار است                                                                         

گام دوم - داشتن ارتباط خوب: درمانگر باید با ایجاد رابطه بسیار خوب و با استقبالی گرم، پذیرای فرد دارای اختلال خواندن باشد. جملاتی که درمانگر هنگام ملاقات با آنان می‌گوید، حالت چهره و اندام، لحن و تن صدا و دهد                ... می‌تواند اضطراب‌های آنان را کاهش.

گام سوم - گوش کردن فعال: درمانگر پس از برقراری ارتباط خوب باید از آنان بخواهد علت مراجعه را بیان کنند. وقتی آنان شروع به صحبت می‌کنند، به خوبی به آنها گوش دهد. گوش دادن فعال فقط با گوش صورت نمی‌گیرد بلکه با تمامی بدن صورت می‌گیرد. گوش کردن خوب، شنیدن درست و کامل همان مطلبی است که گوینده در نظر دارد                                             .

گام چهارم - پرسشنامه والدین و مدرسه: در این مرحله لازم است اطلاعات ضروری را از مراجعه کننده و سیستم خانوادگی او به دست آوریم. پس از تکمیل پرسشنامه والدین، به خاطر کسب اطلاعات از اوضاع و اصول مراجعه‌کننده در مدرسه، لازم است پرسشنامه مناسبی برای معلم دانش‌آموز ارسال کنیم                                                                                                           .

گام پنجم - هوشبهر: پس از کسب اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه باید مطمئن شد کودک عقب‌ماندگی ذهنی ندارد. برای کسب این اطمینان می‌توان از آزمون‌های هوشی استاندارد شده استفاده کرد                                                                                                                        

گام ششم - انجام کار گروهی: بهتر است درمان مشکلات یادگیری در مراکز راهنمایی و مشاوره متشکل از گروهی از تخصص‌های مختلف صورت گیرد. در این گروه باید روانپزشک، متخصص مغز و اعصاب، متخصص روانسنج، گفتاردرمانگر، شنوایی سنج، بینایی‌سنج، مشاور روانشناس بالینی، مددکار اجتماعی، روانشناس تربیتی و متخصص درمان اختلالات یادگیری حضور داشته باشند و برنامه درمانی با تأیید همه اعضای گروه طراحی شود                                  .

گام هفتم - مصاحبه با درمانجو: درمانگر باید سعی داشته باشد با درمانجو رابطه حسنه‌ای برقرار کند. غالب درمانجویان مختل در یادگیری، ممکن است خودپنداره ضعیفی داشته باشند، یعنی مشکل یادگیری آنان و اظهارنظر‌های نامناسب اطرافیان، عزت نفس‌شان را کاهش داده باشد یا از برچسب خوردن هراس داشته باشند به همین دلیل درمانگر پس از سلام و احوالپرسی صمیمانه و برقراری ارتباط باید سعی کند محاسن و نقاط قدرت و توانمندی‌های درمانجو را بیان کند            .

گام هشتم - تعیین متن برای آزمون و سنجش خواندن: برای ارزیابی و سنجش میزان توانایی خواندن و در نتیجه میزان مشکل یادگیری در خواندن باید دو متن از کتاب فارسی دانش‌آموزان تهیه شود. انتخاب متن به میزان درس‌های تدریس شده در پایه‌ای که دانش‌آموز تحصیل می‌کند بستگی دارد                                                                                                                           

گام نهم - سنجش و تشخیص: در این مرحله، درمانگر برای تشخیص و طراحی درمان به میزان و معیاری نیاز دارد که چگونگی و کمیت مشکل دانش‌آموز را مشخص کند. در واقع این بخش دقیق‌ترین بخش مربوط به کار درمان است، زیرا طراحی برنامه درمان با عنایت به این                                               تشخیص‌گذاری صورت می‌گیرد

گام دهم - طراحی برنامه درمان: با تشخیص علل اختلال گام بسیار مهمی برای درمان برداشته شده است. پس از مشخص کردن نوع و میزان مشکلات تعدادی از افراد دارای مشکلات خواندن مشخص می‌شود که آنان یکدست نیستند و برای هر کدام باید برنامه درمانی ویژه‌ای تدارک دید.

گام یازدهم - تهیه امکانات برای درمان: در این مرحله ابزار و شرایط لازم برای درمان فراهم می‌شود. وسایل درمان باید بسیار ساده، ابتدایی و قابل دسترس باشد تا کودک در خانه نیز بتواند از آنها استفاده کند.

گام دوازدهم - ارائه اطلاعات به والدین و کتاب درمانی: پس از طرح برنامه درمانی لازم است وضعیت دانش‌آموز و مشکلات آموزشی که دارد به اطلاع والدینش برسد. از کتاب درمانی نیز می‌توان برای دانش‌آموزان و درمانجویان استفاده کرد.

پس از پیمودن دوازده گام، نوع مشکلات دانش‌آموزان در خواندن مشخص می‌شود و درمانگر دیدگاه روشنی برای درمان به دست می‌آورد. در پایان می‌توان گفت اگر نظام عصبی در طول زندگی کودک مراحل رشد طبیعی خود را طی ‌کند کودک دچار مشکل یادگیری نخواهد بود و چنانچه کودکان مراحل رشد و تشکل عصبی را که بر اثر تعامل بین فرد و جهان خارج است به خوبی طی کنند، در یادگیری دچار مشکل نخواهند شد.

مشکلات خواندن در دوره ابتدایی وراههای درمان آن

راه حل :

دراینجا لازم می دانم گزیده ای از پیشنهادات کاربردی مداخله گر در افزایش مهارت خواندن در خانه ومدرسه ارائه می گردد امید است نقش مؤثر مسئولین  در نواحی ومناطق استان زمینه های مناسبی را در جهت اشاعه فرهنگ ونگرش خواندن هدفمند در فضای فکری جامعه ی معلمان ،مدیران وخانواده ها فراهم نماید وبا استفاده از راهکارهای پیشنهادی فضای دلپذیر یاددهی ویاد گیری در سایر یادگیری ها مثل (ریاضی ،علوم اجتماعی و....) بیش از پیش فراهم گردد.

پیشنهادات مربوط به قبل از مدرسه :

(1)پیشنهاد می شود والدین ، قبل از این که فرزندانشان به مدرسه بروند اقدامات زیر را برای تقویت سواد خواندن ومهارت درک مطلب انجام دهند.

کتاب خواندن   ،   قصّه گفتن  ،   خواندن شعر وسرود  ،    بازی کردن با اسباب بازیهای الفبایی ،    انجام فعّالیت های مربوط به خواندن با استفاده از کامپیوتر ،  بازی با کلمات ،نوشتن حروف یا کلمات  ،   خواندن تابلوها وبرچسب ها با صدای بلند  ،   تماشای برنامه های تلویزیونی که در آنها خواندن آموزش داده می  شود ، تماشای برنامه های تلویزیونی که زیر نویس دارند   ،خواندن تابلوهای خیابان

بهتر است والدین برای ترویج فرهنگ مطالعه و عادت به خواندن کارهای زیر را انجام دهند:

خواندن مطلبی با صدای بلند برای کودک

گوش دادن به فرزند هنگامی که  مطلبی رابا صدای بلند می خواند

صحبت کردن با فرزند درمورد مطالبی که به تنهایی خوانده است

صحبت کردن با فرزند در مورد مطالبی که والدین یا یکی دیگر از اعضای خانواده خوانده است

بحث وگفتگو با فرزند در مورد آن چه او در کلاس در ارتباط با خواندن انجام می دهد

رفتن با فرزند به کتابخانه یا کتابفروشی

کار یا بازی با کامپیوتر به همراه فرزند برای به دست آوردن اطلاعات ویا نوشتن بعضی مطالب

تشویق فرزند به نوشتن بدون استفاده از کامپیوتر

پیشنهادات مربوط به فعّا لیت های مدرسه :

(2)به منظور بهبود وتقویت بازده تدریس معلم مدیران مدارس معلمان را هرچند وقت یک بار به انجام اقدامات زیر تشویق کنند

دانش آموزانی که توانایی یکسانی دارند در یک گروه قرار دهند.

دانش آموزانی که توانایی متفاوتی دارند در یک گروه قرار دهند.

با استفاده از معیارهای دیگری دانش آموزان را گروه بندی کنند

برای آموزش خواندن با تک تک دانش آموزان به شکل انفرادی کار کنند

هنگامی که معلمان به آموزش وسایر فعالیت های مربوط به آموزش خواندن می پردازند ، هرچند وقت یک بار دانش آموزان را مکلّف به خواندن مطالب زیر کنند:

حکایت ها وافسانه ها ، داستانهای دیگر (رمان ،کتابهای قصّه بلند با فصلهای مشخّص ،            شعر نمایشنامه ، مطالب توصیفی وتشریحی در باره ی اشیاء ، اشخاص ووقایع، جدولها ،شکلها ونمودارها

(3)پیشنهاد می شود هنگامی که معلمان به آموزش وسایر فعالیت های مربوط به آموزش خواندن می پردازند ،هرچند وقت یک بار کارهای زیر را انجام دهند:

مطلبی را با صدای بلند برای کلاس بخوانند.

از دانش آموزان بخواهند مطلبی را با صدای بلند برای تمام کلاس بخوانند

از دانش آموزان بخواهند که مطلبی را با صدای بلند دوتا دوتا ویا در گروههای کوچک بخوانند.

از دانش آموزا ن بخواهند مطلبی را با صدای آهسته برای خودشان بخوانند.

(4)پیشنهاد می شود معلمین مدارس ابتدایی (پایه چهارم) به عنوان بخشی از تحصیلات رسمی یا دوره های آموزشی خود ، در زمینه های زیر مهارت لازم را آموزش ببیند

زبان وادبیات فارسی ،  روش تدریس خواندن ، روش تدریس آموزش انشاء ، روانشناسی ، آموزشهای جبرانی در قرائت فارسی وخواندن  ، تئوری های خواندن  ،     یاد گیری ورشد زبان کودکان  ،  آموزش استثنایی

(5) پیشنهاد می شود معلمان از دانش آموزان بخواهند که پس از خواندن مطلبی در کلاس ، کارهای زیر را انجام دهند

*به سوال های مطلبی که خوانده اند در کتاب یا برگه تمرین پاسخ دهند

*در باره موضوعی که خوانده اند ، مطالبی بنویسند ( به عنوان مثال ، خلاصه ای از مطلب ، یک داستان  یا احساس خودشان در باره آنچه که خوانده اند)

* به سوالهایی که معلم در باره آنچه خوانده اند می پرسد ، جواب بدهند

* با دانش آموزان دیگر در باره موضوعی که خوانده اند صحبت کنند

* در باره موضوعی که خوانده اند ، نمایشهای مناسب اجرا کنند

*در باره موضوعی که خوانده اند ، مصداقهایی در زندگی روز مره بیابند وتوضیح دهند

*در باره آنچه خوانده اند با دیگر دانش آموزان کلاس تحقیق گروهی انجام دهند

(6) برای ارتقاء سواد الکترونیکی وتوسعه فرهنگ ITبهتر است که معلمان هر چند وقت یک بار از دانش آموزان بخواهند با استفاده از رایانه کارهای زیر را انجام دهند.

با استفاده از فن آوری کامپیوتری اطلاعات مورد نیاز خود را به دست آورند

داستانها یا مطالب دیگری را روی صفحه نمایش کامپیوتر بخوانند

با استفاده از نرم افزارهای مناسب آموزشی مناسب ، مهارتها وروشهای خواندن خود را بهبود بخشند

بیان مسئله و توصیف وضعیت موجود

محسن دانش آموزکلاس پایه ی پنجم ابتدایی در  از نظر ظاهر مرتّب بود ، تنها فرزند خانواده که پدرش هم خارج از استان کار می کرد و او اکثر اوقات با مادرش تنها زندگی می کرد  تکالیف مدرسه را درست  وبه موقع انجام می داد(البته با کمک زیاد مادر) امّا درسش  ضعیف بود و در  بیان آنچه یادگرفته بسیار مشکل داشت ونمرات او بسیار پایین بودند  .

وقتی می خواست درس را جواب دهد اکثر اوقات زیر لبی چیزی می گفت یا می گفت بلدم اما فراموش کرده ام و نمی توانست به راحتی درس را جواب دهد.

در خواندن فوق العاده ضعیف بود و نمی توانست به راحتی از روی درس بخواند. اکثر مواقع سطرها را گم می کرد بعضی کلمات را با مکث بسیار زیاد می خواند وقتی هم از متن خوانده شده از او سوال می شد نمی توانست جواب دهد .

زنگ هنر کارش را خوب انجام می داد و با ذوق و اشتیاق کارهای هنری را انجام می داد مخصو صاً کاردستی و کار با گل را به خوبی انجام می داد.

گرد آوری شواهد اوّل (گردآوری اطّلاعات )

جهت کمک به محسن ابتدا با معلّمان سال های قبل او ، ومدیر مدرسه صحبت کردم در سال های قبل هم درس او ضعیف بوده است به خصوص در درس املا و روخوانی ضعف شدید داشته و با گذشت زمان در پایه های بعدی هم ضعف او  شدید تر شده است ؛ مدیر مدرسه و معلمان سالهای قبل هم تلاش کرده اند که به او کمک کنند، مثلاً در پایه ی دوم معلم او  چون فکر می کرده دانش آموزدرگروه دانش آموزان دیر آموز می باشد او را به مرکز مشاوره ارجاع داده اند اما محسن از نظر بهره ی هوشی  دانش آموز عادی تشخیص داده شده است .

در پایه ی سوم هم به دلیل فوت یکی از وابستگان مادر زهرا و کم توجّهی مادر به او احساس کمبود محبت نموده و انگشت خود را می مکیده که این مشکل هم با کمک خانواده و مشاور برطرف شده است ؛ امّا وابستگی او به مادر زیادتر از قبل شده است .

مادر ش می گفت  همیشه در درس ها به او کمک می کنم چون در خانه کار دیگری ندارم و وقت آزاد هم دارم امّا هر چه با او کار می کنم ، اصلاً نمی فهمد که کار او بیشتر به صورت تکرار و تمرین بوده است ؛ و این کار مادر باعث شده که او بیش از حد به مادر وابسته باشد و نتواند به تنهایی درس بخواند.

در ارزیابی های مکرر و مشاهد ه ی دقیق تر (مهر ماه )متوجّه شدم بیشتر اشکالات محسن مربوط به ضعف او در روخوانی می باشد و چون در خواندن سرعت عمل بالایی ندارد ودرست نمی خواند ، متوجّه مطالب  نمی شود . البته قدرت یادگیری او هم بالا نبود.

هر روز از او می خواستم درس را روخوانی کند ، روز بعد می خواستم مجدداً همان متن روز قبل را روخوانی کند و اشکالات او را یادداشت می کردم تا بهتر بتوانم به او کمک کنم

تجزیه وتحلیل داده ها

پس از مطالعه و بررسی های لازم و صحبت هایی که با آموزگاران دیگر و مدیر مدرسه داشتم ، اطّلاعات به دست آمده را مورد تجزیه وتحلیل قرار داده و اشکالات وکاستی های دانش آموز مورد نظر مشخص شد . راه های مناسبی را برای حل یا کم شدن مشکل در نظر گرفتم .

خلاصه ی یافته ها :

خلاصه ی یافته ها پس از تجزیه وتحلیل عبارتند از :

-       زیر لبی و آهسته خواندن

-       مکث و توقّف زیاد بین تلفّظ کلمات

-       اشتباه دیدن کلمات

-       عدم توجه به چگونگی خواندن جمله

-       گم کردن سطر ها

-       فراموش کردن مفاهیمی که خوانده

-       عدم فهم معنای عبارت

چگونگی اجرای راه حل ها

پس از تحقیق و بررسی و با مشاهده ی دقیق متوجّه شدم باید ابتدا ضعف رو خوانی او را برطرف کنم تا خودبه خود در درس های دیگر هم پیشرفت کند برای این منظور با مدیر مدرسه و سایر همکاران صحبت نمودم و از نظرات و راه کارهای آنها،  از مجلات رشد معلم ، از  کتابها یی که درزمینه ی خواندن وجود داشتند و بیشتر از سی دی های آموزشی دکتر مصطفی تبریزی پیرامون اختلالات خواندن کمک گرفتم ؛ بعضی از راه کارها را هم به ابتکار خودم انجام می دادم. به دلیل اشتیاق زیاد مادر جهت کمک به فرزندش به کمک مدیر سی دی های آموزشی را در اختیار مادر هم قرار دادم و راهکارهای لازم را نیز به او دادم و در طول مدرسه با مادر دانش آموز در تماس بودم که کمک مادر هم در کم شدن مشکل مؤثر بود .

در طول سال تحصیلی از نظرات دیگر همکاران استفاده می کردم و همکاران را تشویق می نمودم که به جای تمرین وتکرارهای زیادراه کارهای اساسی را به دانش آموزان و اولیاء آنها ارائه دهند و روند کار خود را در شورای آموزگاران  برای مدیر مدرسه توضیح می دادم واز نظرات آنها در کار خود استفاده می نمودم .

بعضی از راهکارها به صورت انفرادی و بیشتر آنها هم به صورت گروهی در کلاس ، زنگ املا یا چند دقیقه ی باقی مانده تا پایان کلاس و در دروس دیگر به صورت خلاصه گویی درس ، طرح سؤال از درس کار می شد که دانش آموزان دیگر هم این کارها را دوست داشتند

راه حل ها ی انتخابی

چون راه کارها بیشتر به صورت عملی بودند و برای داش آموزان کلاس پنجم سخت نبودند راه های زیر را از بین راه کارهایی که پیدا کرده بودم انتخاب نمودم .

1- چون کنترل تنفّس برای خوب خواندن بسیار مهم است ابتدا تمرینهایی که برای کنترل تنفّس موثر هستند را شروع کردم که شامل کارهای زیر است :

الف- تعقیب کردن نوک مداد در جهات مختلف

ب  کنترل شعله ی شمع با فوت کردن

ج کشیدن صداها  تا حدّ توان به صورت مسابقه بین دانش آموزان

2  تقویت حافظه ی شنیداری و حساسیت شنیدار ی :

الف  در حضور دانش آموز با چند شی روی میز ضربه می زدم از  دانش آموز می_ خواستم به دقّت خوب گوش دهد بار دوم بدون اینکه نگاه کند صدا را گوش کند و بگوید  صدای چه بود ؛ البته بیشتر مواقع اشیایی که صدای آنها مثل هم بود را به سختی تشخیص می داد.

ب  تعداد ی کلمه را تلفّظ می کردم و از دانش آموز می خواستم آنها را تکرار کند که از 3 کلمه شروع کردم تا 5 کلمه را ،را حت می گفت امّا بیشتر برایش سخت بود .

نام درس:

تعداد غلطها      زمان

3  تقویت حافظه ی دیداری : جهت تقویت حافظه ی دیداری از دانش آموزان در زنگ املای آموزشی می خواستم متنی را در زمان مشخّصی صامت خوانی کنند ، سپس از آنها می خواستم کتاب ها را ببندند و کلماتی که به یاد دارند را بنویسند .یا کلمه هایی که دارای صدای مشخصی هستند را بنویسند .  تصویر خوانی ها هم برای این کار مناسب بودند.

4 - استفاده از جدول تند خوانی : از اومی خواستم ، د رمنزل یک متن را برای مادر خود رو خوا نی کند  و دریک جدول دریک ستون زمان روخوانی و در ستون دوم تعداد غلطها را یاداشت کند و این کار را  آنقدر ادامه دهد تا تعداد غلطهای آن متن  به صفر یا حداقل برسد  برای  بررسی جدول از دانش آموز  دیگری  هم  کمک می گرفتم به این شکل که در زمانی مشخص آن متن را بخواند ودوستش با جدول مطابقت بدهد.

5  جهت درک آنچه خوانده :

الف  سایه خوانی کلمات .

ب _ پیدا کردن شباهت ها و تفاوت ها در تصاویر ابتدا برای محسن بسیار سخت بود.

ج  دیدن یک تصویر و گفتن جزئیّات تصویرکه به صورت مسابقه هم در کلاس اجرا می شد .

د  خواندن متن و بیان آنچه از متن خوانده است ، این کاربرایش بسیار مشکل بود  امّا با کمک هم گروهی ها می توانست تا دو سه جمله از متن را بیان کند.

ه  خواندن متن و طرح سوال از متن ؛ این کار در کلاس و اکثر درس ها انجام می شد  که برای او بسیار مشکل بود و نمی توانست سوالات مناسب و درستی طرح کند

ن  خواندن متن  و انتخاب نام مناسب برای متن خوانده شده.

گرد آوری شواهد دوم

طی تماس هایی که با مادرمحسن داشتم او هم متوجّه شده بود فرزندش در چه زمینه هایی اشکال داشته است و از اشتیاق فرزندش و پیشرفت او هر چند خیلی زیاد نبود در یادگیری راضی بود .

زمانی که بعضی از کارها به صورت گروهی در کلاس انجام می شد  ؛ او را زیر نظر داشتم دربین کارهای گروهی تصویر خوانی ها را خیلی خوب انجام می داد .

دانش آموزان دیگر هم ، دوستشان را تشویق می کردند او با اشتیاق بیشتری کار می کرد. محسن پس از مدّتی تا حدودی در روخوانی تسلّط پیدا کرد و بعد از یک بار خواندن از روی درس توسط دانش آموزان دیگر یا خودم در کلاس می توانست با اشکالات کمتری درس رارو خوانی کند.

سپس در درس املا پیشرفت خوبی داشت و پیشرفت او در املا نویسی نسبت به درس های دیگر چشمگیر بود .درخواندن کمتر مکث می کرد ، سطر ها را کمتر گم می کرد ، امّا درک آنچه خوانده برایش سخت بود ؛ امّا پس از چند بار درگروه توضیح دادن  توسط دوستانش می توانست چیزهایی را بگوید . هم کلاسی ها ، هم در کلاس درس به او کمک می کردند و از پیشرفت دوست خود خوشحال بودند ؛ وزمان روخوانی دوست داشتند محسن روخوانی کند ومی گفتند او بهتر شده است .

دانش آموزان دیگر هم روش هایی که درکلا س اجرا می شد را دوست داشتندو راهکارها برای  دانش آموزانی که در یادگیری مشکل کمتری داشتند خود به خود مؤثر بود.

نمرات محسن کم کم بهتر می شد ، در نوبت اوّل در 2 درس جغرافیا و تاریخ ومدنی نمره ی 9 گرفت امّا از بقیه ی درس ها نمره ی بالای 10 گرفت امّا در نوبت دوّم توانست ازهمه ی درس ها نمره ی بالاتر از 10 به دست آورد و با معدل 13 قبول شود

( نمرا ت او اوایل سال همه زیر 10 بود وگاهی در حدّ 4یا 5 بودند ).

تجدید نظر در روش های انجام گرفته واعتبار بخشی

پس ازبررسی کارهای انجام شده با مقایسه ی نمرات دانش آموز مورد نظر متوجّه شدم که کارها ی انجام شده در برخی زمینه ها خیلی  مؤثر بوده ؛ امّا با توّجه به این که درمان اختلال یادگیری خواندن مشکل ترین نوع درمان است تمام اشکالات دانش آموز به طور کامل برطرف نشده که به زمان وتمرین بیشتری نیاز دارد.    از مقایسه ی نمرات دانش آموزان دیگر و پیشرفت آنان به این نتیجه رسیدم که کارهایی هم که در کلاس درس انجام می شده  و دانش آموزان دیگری که در خواندن مشکل کمتری داشتند و ازبهره ی هوشی بالاتری برخوردار بوده و در کلاس فعّال بوده اند ؛ با وجود این که فقط در کلاس کار می شده مؤثر بوده و می توان از این روش ها در پایه های دیگر نیز استفاده کرد .

در پایه ی های پنجم وچهارم چون دانش آموزان صداها و حروف را می شناسند بیشتر باید حافظه ی دیداری ، شنیداری و حساسیت شنیداری  تقویت شود و دانش آموز بتواند از آنچه خوانده سؤال طرح کند، با این روشها می توان نتیجه ی خوبی گرفت  . و کلاس را از حالت یکنواخت بودن خارج نمود و فقط به روش تمرین وتکرار متکی نبود .

مدیر مدرسه هم از فرایند کار راضی بود مخصوصاً این که راهکارهای درست به اولیا داده شود. 

تفاوت های فردی دانش‌آموزان که حاکی از وجود تفاوت در توانایی های آنان است از مهم ترین اصول و مواردی است که همیشه باید در آموزش و پرورش مورد توجه قرار گیرد. از جمله توانایی های متفاوت کودکان که موجب تفاوت عمده بین عملکرد آنان می شود، توانایی های شناختی از جمله هوش است که میزان آن در همه افراد یکسان نیست

. در نتیجه باید به آن توجه خاصی مبذول شود. زیرا نوع و سرعت آموزش باید با توانمندی های شناختی دانش آموزان هماهنگ شود. قشر نسبتا وسیعی از دانش آموزان مدارس عادی که در عین تفاوت هوشی بارز با دیگر دانش آموزان در کنار سایر کودکان می نشینند و از امکانات مشابه آنان در مدارس بهره می برند دانش آموزان دیرآموزند. دیرآموزان ۱۰ تا ۱۴ درصد کل دانش آموزان مدارس را تشکیل می دهند و به طور معمول در کلا س های عادی ابتدایی (به خصوص کلا س های اول) چند دانشآموز دیرآموز وجود دارد. طبق آمار سازمان آموزش و پرورش استثنایی فقط در بین کودکانی که در طرح سنجش آمادگی ورود به دبستان در سال تحصیلی ۷۵-۷۴ و ۷۶-۷۵ شرکت کردند ۷۸۰۰ دانش آموزان در سال اول و ۱۰۹۵۰ نفر در سال دوم تشخیص داده شد طرح سنجش آمادگی ورود به دبستان را از سال ۱۳۷۲ سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور اجرا کرده است. در این طرح توانایی های شنوایی و بینایی و آمادگی تحصیلی (هوشی) کودکانی که در آستانه ورود به دبستان هستند مورد ارزیابی قرار می گیرد. از نتایج این طرح شناسایی و تشخیص عده زیادی از کودکان دیرآموز است با توجه به این مساله وزارت آموزشی و پرورش عهده دار (جایابی آموزش) تدوین برنامه های آموزشی مناسب برای این افراد شده است. اولین گامی که در این جهت برداشته شده، تشکیل کلا س هایی موسوم به کلا س ضمیمه ویژه است، تعداد کل این کلا س ها در کل کشور در سال تحصیلی ۷۵-۷۴ حدود ۸۵ کلا س بود. لا زم به ذکر است کلا س ضمیمه کلا سی است که برای استفاده دانش آموزان دیرآموز پایه اول ابتدایی در مدارس عادی تشکیل می شود.

تعداد دانش آموزان این کلا س ها حداکثر ۱۵ نفر است و فرصت های بسیاری برای یکپارچه شدن کودکان در فعالیت های عادی مدرسه فراهم میآید. معلمان با تجربه و آموزش دیده کلا س های ضمیمه معمولا دوره های تخصصی سازمان آموزش و پرورش استثنایی را گذرانده اند و با خصوصیات عاطفی، شناختی و اجتماعی این کودکان آشنایی کافی دارند. طرح سنجش برای ارزیابی هوشی کودک ابتدا با یک آزمون هوشی مورد ارزیابی اولیه قرار می گیرد و اگر این احتمال وجود داشته باشد که هوش او پایین تر از حد متوسط هوش کودکان باشد برای سنجش دقیق تر با آزمون های هوشی دیگر به مرحله ارزیابی تخصصی ارجاع داده شوند. نتیجه به دست آمده در این مرحله مشخص می کند که باید کودک را به کجا ارجاع دهند. در چنین شرایطی معمولا کودکانی که هوش عادی و بالا تر داشته باشند به مدارس عادی معرفی می شوند. اما کودکانی که دیرآموز تشخیص داده می شوند برای استفاده از کلا س های ضمیمه (در کنار کلا س های عادی) به مدارس عادی ارجاع داده می شوند و در مورد کودکان عقب مانده نیز تصمیمات خاصی اتخاذ می شود.

 ویژگی های دانش‌آموزان دیرآموز:

دانش آموزان دیرآموز در مقایسه با کودکان عادی دارای رفتارهای سازشی ضعیف تر و قابلیت یادگیری کمتری هستند. این گروه به سبب رشد کم ذهنی قادر به فراگیری مطالب و حل مسایل در سطح افراد عادی و همسن و سال خود نیستند. در میان گروه های عقب مانده ذهنی دیرآموزان بالا ترین درجه رشد ذهنی را دارند و در عین حال بزرگ ترین گروه از گروه های عقب مانده ذهنی را تشکیل می دهند و بهره هوشی آنان حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد است و درصد قابل توجه ای از جمعیت دانش آموزان مدرسه رو که معمولا نمی توانند در تحصیل و یادگیری مطالب همگام با سایر همکلا سان خود پیش بروند از این گروهند. دیرآموزان ۱۰ تا ۱۴ درصد از جامعه دانشآموزی را شامل می شوند. بعضی مولفان ویژگی های شناختی دانش آموزان دیرآموز را چنین ذکر کرده اند.

 ویژگی های شناختی دانش‌آموزان دیرآموز

- در درک مفاهیم یادگیری مطالب، کندتر از متوسط شاگردان کلا س هستند

- در تشخیص روابط پیچیده ضعیف اند

- از درک مفاهیم انتزاعی عاجزند

- برای یادگیری مطالب درسی به تمرین بیشتری نیاز دارند

- دامنه معلومات عمومی آنان نسبت به همسالا ن خود محدودتر است

- نسبت به همسالا ن خود خزانه لغات محدودتری دارند و از دستور زبان ساده ای که ویژه دانش آموزان کوچک تر است استفاده می کنند

- در خواندن و فهمیدن کتاب های درسی با مشکل مواجهه اند

- در انجام تکالیف درسی معمولا دو تا سه سال از همسالا ن خود عقب ترند.

آموزش کودکان دیرآموز: یکپارچه سازی یا جداسازی

آن چه در مورد این دسته از دانش آموزان مشهود است این است که برخلا ف کودکان باهوش تر خودآموزی ضمنی و اتفاقی چندانی ندارند و در امر فراگیری خودکار نیستند.

معمولا این کودکان در خواندن خیلی ضعیف اند و به تدریج از هم ردیفان تواناتر خود عقب و عقب تر می مانند. اینان هر چه به سطح آموزشی بالا تری ارتقا یابند مدارس را برای تنظیم برنامه های درسی معمولی و تطبیق آن با یادگیری کند خود پیش از پیش با مشکل روبه رو می سازند. دکتر آفرند ویژگی بارز این دانش‌آموزان دیرآموز را چنین بیان کرده که: دیر میآموزند و زود فراموش می کنند.

مولفان دیگر نیز تاکید کرده اند که دانش آموزان دیرآموز در پایین ترین حد دامنه هوشی کودکان عادی قرار دارند و نباید آنان را عقب مانده ذهنی تلقی کرد.

با توجه به ویژگی های دانش آموزان دیرآموز متخصصان تعلیم و تربیت عادی و استثنایی عموما بر این باورند که چون این قبیل دانش آموزان از نظر رشد ذهنی تفاوت کمی با دانش آموزان عادی دارند بهتر است در مدارس عادی و همراه سایر همسالان خود تحصیل کنند. این تفکر که یکپارچه سازی نام دارد به معنای همگام و همزمان کردن فرآیند تعلیم و تربیت کودکانی با نیازهای ویژه در مدارس عمومی به طور پاره وقت یا تمام وقت است. حمایت از روش یکپارچه سازی مبتنی بر این باور است که افرادی که معلولیت یا هرگونه مشکلات یادگیری دارند همانند افراد عادی با حداکثر توان بالقوه خود از فرصت ها و امکانات برابر برای خودشکوفایی بهره مند شوند تحقیقات حاکی از آن است که دانش آموزان پیش دبستانی مبتلا به ناتوانایی، رفتارهای مثبت همسالان توانای خود را الگو قرار می دهند و بسیاری از دانش آموزان پیش دبستانی ناتوان در صورتی که با همسالان عادی خود ادغام شوند به بازی سازنده تری می پردازند.

تحلیل یازده مطالعه که طی سال های ۸۴ - ۱۹۷۵ انجام شده نشان داده اند که دانش آموزان مبتلا به ناتوانایی در موقعیت یکپارچه و در مقایسه با موقعیت های جدا به سطح بالاتری از مهارت های تحصیلی نایل می شوند بسیاری از برنامه های تابع اصل جداسازی کودکان که در گذشته اجرا شده به زیان ناتوانان بوده است نتایج پژوهش های زیادی نشان می دهد که دوره های تربیتی جدا برای دانش آموزان ناتوان به طور نسبی ثمربخش نبوده است. البته نتایج بعضی پژوهش ها نیز حاکی از آن است که گاه کنار آمدن با برنامه های نسبتا سنگین و فشرده که در موقعیت های یکپارچه برای کودکان ناتوان وجود دارد، برای آنان مشکل است و این کودکان مهارت های اجتماعی لازم را برای کنار آمدن با موقعیت های یکپارچه ندارند. به هر حال برای رفع تناقضات ذکر شده راهبرد یکپارچه سازی از طریق دائر نمودن کلاس های ضمیمه درون مدارس عادی و مختص دانش آموزان دیرآموز قضایی تحصیلی در مدارس ایجاد می کند که در عین ایجاد نقاط قوت مربوط به روش یکپارچه سازی نقائص و ضعف های ناشی از ادغام صددرصد دانش آموزان را نیز کم رنگ و تعدیل نماید.

 نگرش معلمان به یکپارچه سازی:

در یک تحقیق طی پرسش نامه ای نظریات ۲۲۱۹ معلم کلاس های عادی و ۳۳۲ معلم کودکان استثنایی که در مدارس عادی به ارائه خدمات تکمیلی مشغول بودند بررسی شد. نتایج آن به این صورت بود که، نگرش اکثر معلمان در جهت تایید روش یکپارچه سازی است. بخش بزرگی (۷۷ درصد) از معلمان با این شیوه موافق یا بسیار موافق اند. معلمانی که آموزش ضمن خدمت یا پیش از خدمت در تعلیم و تربیت استثنایی را گذرانده بودند با این راهبرد پیش از کسانی که چنین آموزشی ندیده بودند، موافق بودند. البته این معلمان لازم می دانستند که تغییراتی در برنامه عادی مدرسه برای انطباق با دانش آموزان ناتوان ایجاد شود. حال این که نگرش کارکنان مدارس به این نحوه آموزش حتی مثبت تر از معلمان است. نتایج بررسی نشان داد که معلمان ابتدایی با ادغام کودکانی که ناتوانایی های حسی عمیق، شرایط چند معلولیتی، یا درجات معتدل آسیب هوشی و رفتاری موافق نبودند و نگرش مثبت آنان تنها شامل دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های خفیفی می شد که نیاز چندانی به آموزش یا حمایت ویژه نداشتند.

نتایج این پژوهش نشان داد که معلمان در کلاس های معمولی به کودکان ناتوان به مثابه افرادی متفاوت می نگرند و بر فنون آموزشی متفاوتی تاکید می ورزند که در حال حاضر در سیستم آموزش و پرورش کنونی ما در دسترس نیست.

در عین حال، معلمان درباره مشکلا ت همراه با سیاست های رایج یکپارچه سازی اظهار نگرانی کردند. نگرش معلمان ابتدایی کمتر از حد انتظار بوده به نظر می رسید که لا زم است تربیت معلم و تاکید فرایند، بر رشد بیشتر مهارت های آموزشی، در دستور کار آموزش و پرورش قرار گیرد. علا وه بر آن از نظر معلمان ارائه آموزش های تکمیلی به معلمان مرجع برای ارتقای کیفیت کار ضروری است.

پیشنهادات مربوط به قبل از مدرسه :

(1)پیشنهاد می شود والدین ، قبل از این که فرزندانشان به مدرسه بروند اقدامات زیر را برای تقویت سواد خواندن ومهارت درک مطلب انجام دهند.

کتاب خواندن   ،   قصّه گفتن  ،   خواندن شعر وسرود  ،    بازی کردن با اسباب بازیهای الفبایی ،    انجام فعّالیت های مربوط به خواندن با استفاده از کامپیوتر ،  بازی با کلمات ،نوشتن حروف یا کلمات  ،   خواندن تابلوها وبرچسب ها با صدای بلند  ،   تماشای برنامه های تلویزیونی که در آنها خواندن آموزش داده می  شود ، تماشای برنامه های تلویزیونی که زیر نویس دارند   ،خواندن تابلوهای خیابان

بهتر است والدین برای ترویج فرهنگ مطالعه و عادت به خواندن کارهای زیر را انجام دهند:

خواندن مطلبی با صدای بلند برای کودک

گوش دادن به فرزند هنگامی که  مطلبی رابا صدای بلند می خواند

صحبت کردن با فرزند درمورد مطالبی که به تنهایی خوانده است

صحبت کردن با فرزند در مورد مطالبی که والدین یا یکی دیگر از اعضای خانواده خوانده است

بحث وگفتگو با فرزند در مورد آن چه او در کلاس در ارتباط با خواندن انجام می دهد

رفتن با فرزند به کتابخانه یا کتابفروشی

کار یا بازی با کامپیوتر به همراه فرزند برای به دست آوردن اطلاعات ویا نوشتن بعضی مطالب

تشویق فرزند به نوشتن بدون استفاده از کامپیوتر

پیشنهادات مربوط به فعّا لیت های مدرسه :

(2)به منظور بهبود وتقویت بازده تدریس معلم مدیران مدارس معلمان را هرچند وقت یک بار به انجام اقدامات زیر تشویق کنند

دانش آموزانی که توانایی یکسانی دارند در یک گروه قرار دهند.

دانش آموزانی که توانایی متفاوتی دارند در یک گروه قرار دهند.

با استفاده از معیارهای دیگری دانش آموزان را گروه بندی کنند

برای آموزش خواندن با تک تک دانش آموزان به شکل انفرادی کار کنند

هنگامی که معلمان به آموزش وسایر فعالیت های مربوط به آموزش خواندن می پردازند ، هرچند وقت یک بار دانش آموزان را مکلّف به خواندن مطالب زیر کنند:

حکایت ها وافسانه ها ، داستانهای دیگر (رمان ،کتابهای قصّه بلند با فصلهای مشخّص ،                       شعر نمایشنامه ، مطالب توصیفی وتشریحی در باره ی اشیاء ، اشخاص ووقایع، جدولها ،شکلها ونمودارها

(3)پیشنهاد می شود هنگامی که معلمان به آموزش وسایر فعالیت های مربوط به آموزش خواندن می پردازند ،هرچند وقت یک بار کارهای زیر را انجام دهند:

مطلبی را با صدای بلند برای کلاس بخوانند.

از دانش آموزان بخواهند مطلبی را با صدای بلند برای تمام کلاس بخوانند

از دانش آموزان بخواهند که مطلبی را با صدای بلند دوتا دوتا ویا در گروههای کوچک بخوانند.

از دانش آموزا ن بخواهند مطلبی را با صدای آهسته برای خودشان بخوانند.

(4)پیشنهاد می شود معلمین مدارس ابتدایی (پایه چهارم) به عنوان بخشی از تحصیلات رسمی یا دوره های آموزشی خود ، در زمینه های زیر مهارت لازم را آموزش ببیند

زبان وادبیات فارسی ،  روش تدریس خواندن ، روش تدریس آموزش انشاء ، روانشناسی ، آموزشهای جبرانی در قرائت فارسی وخواندن  ، تئوری های خواندن  ،     یاد گیری ورشد زبان کودکان  ،  آموزش استثنایی

(5) پیشنهاد می شود معلمان از دانش آموزان بخواهند که پس از خواندن مطلبی در کلاس ، کارهای زیر را انجام دهند

*به سوال های مطلبی که خوانده اند در کتاب یا برگه تمرین پاسخ دهند

*در باره موضوعی که خوانده اند ، مطالبی بنویسند ( به عنوان مثال ، خلاصه ای از مطلب ، یک داستان  یا احساس خودشان در باره آنچه که خوانده اند)

* به سوالهایی که معلم در باره آنچه خوانده اند می پرسد ، جواب بدهند

* با دانش آموزان دیگر در باره موضوعی که خوانده اند صحبت کنند

* در باره موضوعی که خوانده اند ، نمایشهای مناسب اجرا کنند

*در باره موضوعی که خوانده اند ، مصداقهایی در زندگی روز مره بیابند وتوضیح دهند

*در باره آنچه خوانده اند با دیگر دانش آموزان کلاس تحقیق گروهی انجام دهند

(6) برای ارتقاء سواد الکترونیکی وتوسعه فرهنگ ITبهتر است که معلمان هر چند وقت یک بار از دانش آموزان بخواهند با استفاده از رایانه کارهای زیر را انجام دهند.

با استفاده از فن آوری کامپیوتری اطلاعات مورد نیاز خود را به دست آورند

داستانها یا مطالب دیگری را روی صفحه نمایش کامپیوتر بخوانند

با استفاده از نرم افزارهای مناسب آموزشی مناسب ، مهارتها وروشهای خواندن خود را بهبود بخشند

نتایج

-       پیشرفت در درس املا

-       بهتر شدن روخوانی

-       فهم بهتر مطالب

-       اشیاق بیشتر به کارهای گروهی

-       پیشرفت در دروس دیگر

-       استفاده ی همه ی دانش آموزان از روش های اجرا شده و پیشرفت اکثر آنان

-       مشارکت دانش آموزان دیگر و دانش آموز مورد نظر و مادرش و دیگر همکاران .

-       نه تنها دانش آموزان از فرایند کار استفاده کردند خودم هم با مطالب ، راهکارها ، دیدگاه ها و تجربه های دیگران آشنا شدم .

جدا کردن خواندن از دروس دیگر غیر ممکن است  و کمتر می توان موضوعی را پیدا کرد که با خواندن ارتباط مستقیم  نداشته با شد ، و باید قبول کرد که خواندن شرط لازم برای موفّقیّت در درسهای دیگر می باشد .

فراگیری که در خواندن صورت مسئله اشکال نداشته باشد ، خیلی زودتر وراحتر راه حل مسئله را  می یابد.

با توجّه به نقش روخوانی و درست خواندن و ارتباط آن با دروس دیگر ، با برطرف کردن اشکالات خوندان و ارائه ی راهکارهایی جهت درست خواندن می توان زمینه ی ایجاد پیشرفت و بهبود یادگیری دروس دیگر را نیز فراهم نمود.

منابع وماخذ

*صفوی،امان الله.(1375). کلیات روشها و فنون تدریس،تهران، انتشارات معاصر،چاپ ششم.

*پارسا،محمد.(1357).نظریه های یادگیری و آموزشی،دانشگاه تربیت معلم ،چاپ اول.

*قانمی،علی.(1378).خانواده و مسانل مدرسه ای کودکان،نشر آرین، چاپ سوم.

*سیف ،علی اکبر.(1380).روشهای اندازه گیری وارزشیابی آموزشی،نشر دوران،چاپ چهارم.

*قاسمی پویا،اقبال.(1382). راهنمای پژوهش در عمل،پژوهشکده تعلیم و تربیت،چاپ چهارم.

*نصیریان،،شهناز.(1382). ارانه ی راهکارهای مناسب جهت کاهش افت تحصیلی دانش آموزان، انتشارات آموزش وپرورش.

*مبینی پویا،محمد رضا.(1386. راهنمای نوشتن چکیده ی مقاله،  سه شنبه،دوم بهمن 1386

*رحیمی،عبدالکریم.(1386). عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان،چهارشنبه،نوزدهم دیماه1386

زندی، بهمن (1385). روش تدریس فارسی دوره ابتدایی. تهران: انتشارات سمت.

فیضی پور، هایده؛ اخوان تفتی، مهناز (1384). بررسی تأثیر روش تصحیح نارساخوانی دیویس در افزایش سطح مها رتهای خواندن. مجله ی اندیشه های نوین تربیتی، دوره 1، شماره 1.

بهاری قره گوزلو، علی؛ سیف نراقی، مریم (1387). اثربخشی وسیله آموزشی سینا در کاهش خطاهای خواندن کودکان نارساخوان. فصلنامه روان شناسان ایرانی، سال 4، شماره 16.

کاکیا، لیدا (1385). بررسی تأثیر آموزش قبل از دبستان بر درک مطلب و سرعت خواندن در پایه اول ابتدایی. مجله مدارس، شماره7.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد